تحلیل فضای شهری ششتمد:موانع و راهکارها
![](https://rozup.ir/view/561993/000_830227.png)
قنات یک تکنولوژی تامین آب بوده است که به صورت یک زهکش گراویتهای برای آبخوان واقع در کوهها عمل مینمایید.(Endreny,2008,249) و از 2500 سال پیش در ایران رایج بوده .
قنات مجموعه های از چند چاه و یک کوره زیرزمینی است که باشیبی کمتر از شیب سطح زمین، آب موجود درلایه های آبدار مناطق مرتفع را به کمک نیروی ثقل و بدون کاربرد نیروی کشش ،انرژی الکترونیکی یا حرارتی تنها با جریان طبیعی جمع آوری میکند و به نقاط پست تر میرساند(Abdin,2006,79).کارکرد عمده این قنات ها به ویژه تا چند دهه پیش تامین آب برای مصارف کشاورزی و آشامیدن بوده اما در حال حاضر با ورود آب های سطحی و پساب شهری به میل چاه قنات همراه با بارگذاری سازه ها به مرور زمان سبب نشست سطح زمین در بالای میل چاه قنات میگردد که درصورت عدم توجه به این مسئله و افزایش بلند مرتبه سازی بخصوص درنواحی در حال توسعه فشار وارد بر زمین افزایش پیدا میکندو علاوه بر نشست خاک سبب ریزش سقف کوره قنات و فرونشینی گسترده سطح زمین و تخریب سازه ها میشود.عدم رعایت حریم قنوات و نفوذ فاضلاب شهری به قنوات و مرطوب شدن دیواره ها نیز به ریزش سقف قنات و رسیدن آن به سطح زمین کمک خواهد کرد
انیمیشن چرخه آب (ارسالی از گروه علوم اجتماعی بسطام - رحیمی )
برای دانلود به منوی سمت چپ وبسایت مراجعه فرمایید.
برای دانلود به منوی سمت چپ وبسایت مراجعه فرمایید.
برای دانلود به منوی سمت چپ وبسایت مراجعه فرمایید.
برای دانلود به منوی سمت چپ وبسایت مراجعه فرمایید.
لطفا جهت استفاده ازاین فرهنگ نامه آن لاین، روی تصویر فوق کلیک کنید
دكتر محمدعلي احمديان **
دكتر مهدي جهاني***
چكيده
با توجه به اينكه عدم تعادل در نظم فضايي جمعيت، مشكلات متعددي را براي كشور به وجود آورده است، اين تحقيق بر آنست با شناخت عوامل مؤثر بر روند افزايش جمعيت شهري، زمينة مناسبي براي رفع مشكلات مزبور را فراهم نمايد. به همين منظور از بين طبقات جمعيتي شهرهاي استان خراسان 9 شهر به عنوان نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته است. يافته هاي تحقيق حاكي از رشد 9/2 درصدي جمعيت شهري، طي دورة 75-1365 مي باشد كه تنها 9/0 درصد آن ناشي از مهاجرت بوده است. مهاجرت به شهرها، هم از نظر كمي و هم از نظر عوامل مؤثر بر آن، ارتباط معني داري با طبقات جمعيتي شهرهاي نمونه داشته است، ليكن در مجموع، انگيزه هاي شغلي و برخورداري از خدمات آموزشي، مهمترين علل مهاجرت به شهرها بوده است.
واژگان كليدي
طبقات جمعيتي، نظم فضايي، جستجوي كار، جابجايي اجباري
برای مشاهده پاورپوینت اینجاراکلیک نمایید.
شاخص ها و سیاست های جمعیتی در ایران
مصطفی سمیعی نسب[1]
مرتضی ترابی[2]
سياستهاي کنترل جمعيت در کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه مورد نظر قرار دارد. کشورهاي توسعه يافته سياستهاي کاهش جمعيت را در سالهاي اخير به کشورهاي در حال توسعه و توسعه نيافته پيشنهاد ميدهند. اين درحالي است که خود اين کشورها سياستهاي کاهش جمعيت را در گذشته انجام داده و در حال حاضر دچار مشکلات فراواني از لحاظ جمعيتي شدهاند. در اين مقاله سؤال اصلي اين است که آيا سياستهاي کاهش جمعيت به نفع کشور ايران از جنبههاي اقتصادي و اجتماعي خواهد بود يا خير. بدين منظور از روش تحليل دادهها و توصيف آنها استفاده شده است تا سوال مورد نظر تحقيق را مورد ارزيابي قراردهيم.
بدين منظور ابتدا وضعيت موجود کشور از لحاظ جمعيتي را مطرح نموده ايم و سپس عوامل مؤثر بر جمعيت و حركات جمعيتي از قبيل باروری و موالید و مرگ و میر را مورد بررسي قرار دادهايم. سپس شاخصهاي جمعیتی در ايران و جهان همانند شاخصهاي زاد و ولد، شاخصهاي مرگ و مير، شاخصهاي ازدواج و طلاق و هرم سنی جمعیت ايران و جهان مورد بررسي قرار گرفته است. سپس سیر رشد و سياستهاي كنترل جمعيت در ایران و جهان ارائه شده و در ادامه آن برخي از شاخصهاي آماري جمعيتي در ايران علاوه بر شاخصهاي قبلي ارائه شده است.
در صورتي که کشورهاي در حال توسعه مانند ايران، نرخ نزولي رشد جمعيت خود را کنترل ننمايند، در چند سال آينده به مشکل بزرگ پيري جمعيت و کاهش خطرناک جمعيت روبرو خواهند شد كه هزينه زيادي را براي اقتصاد كشور به دنبال خواهد داشت. البته افزايش جمعيت به تنهايي مشكلات زيادي از قبيل فقر و عدم تحقق عدالت اجتماعي را در صورت عدم تطابق رشد جمعيت و رشد اقتصادي به دنبال خواهد داشت. لذا رشد اقتصادي و افزايش جمعيت دو بال يك پرنده و لازم و ملزوم يكديگر هستد.
جمعيت، رشد جمعيت، شاخصهاي جمعيتي، سياستهاي جمعيتي، نيروي كار
در حال حاضر متوسط نرخ رشد سالانه جمعيت در كشورهاي در حال توسعه حدود 1/2 درصد است در حاليكه نرخ رشد سالانه جمعيت در اكثر كشورهاي توسعه يافته در حدود 6/0 درصد است. در چند سال گذشته سياستهاي کنترل جمعيت در کشورهاي در حال توسعه به نتيجه رسيده و نرخ رشد جمعيتشان کاهش يافته است. البته در ظاهر به نظر ميرسد کشورهاي پيشرفته توانستهاند جلوي افزايش بيش از اندازه جمعيتشان را بگيرند، اما حقيقت اين است که کشورهاي توسعه يافته اين زنگ خطر را براي خود به صدا درآوردهاند که با پايين آمدن بيش از حد نرخ رشد جمعيت و پير شدن جمعيت، نرخ زاد و ولد آنچنان پايين آمده است که در آينده قادر به جبران آن نخواهند بود و باعث انحطاط اجتماعي و روند کاهشي جمعيت آنها خواهد شد. لذا در اين کشورها به تازگي مشوقهاي زيادي براي افزايش جمعيت و تولد نوزادان اتخاذ کردهاند.
سوال اصلي اين مقاله اين است که آيا سياستهاي کاهش جمعيت به نفع کشور است يا خير؟ مسأله ديگر افزایش جمعیت جوان کشورهای اسلامی، مسأله عمدهای است که از سوی قدرتهای استعماری به عنوان یک خطر تلقی شده است. افزایش جمعیت مسلمانان در درون کشورهای غربی نیز نگرانی دیگر قدرتهای بزرگ است. رشد منفی جمعیت نژاد اروپایی و زاد و ولد زیاد مسلمانان، میتواند در بسیاری از مناسبات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى کشورهای مزبور اثر بگذارد.
در سالهاي گذشته تمامي مطالعات جمعيتي منحصر به سياستهاي کاهش جمعيت و حمايت از آنها بود اما در چند سال اخير برخي از متخصصان و صاحبان نظر با توجه به پيامدهاي سياستهاي کاهش جمعيت در کشورهاي توسعه يافته، به اين نتيجه رسيدهاند که اين سياستها در کشور ما نيز بايد مورد بازنگري قرار گيرد. لذا پيشينه تحقيقاتي شبيه به اين نوشته در داخل کشور به دو يا سه سال اخير ميرسد. اما در کشورهاي پيشرفته تحقيقات مشابهي انجام شده است.
در پايان به اين بحث مهم پرداختهايم كه آيا کنترل جمعيت در راستاي منافع ملي است يا خير؟ در اين قسمت پس از بررسي ابعاد مختلف اقتصادي و اجتماعي كاهش نرخ رشد جمعيت، به اين نتيجه رسيدهايم كه رشد جمعيت مايه حيات و توسعه در يك كشور است و كشورهايي كه سياستهاي شديد كنترل جمعيت را تجربه كردهاند دچار مشكلاتي همچون پيري جمعيت و مهاجر پذيري بيش از حد براي تامين نيروي كار شدهاند. اين كشورها در حال حاضر سياستهاي ازدياد جمعيت را پيش رو گرفتهاند و از طرق مختلف مردم را به ازدياد نسل تشويق ميكنند اما مشكل آنها پيري جمعيت و بوجود آمدن عادات اجتماعي در جهت كوچك نگه داشتن خانواده است كه سد بزرگي در مقابل افزايش نرخ رشد جمعيت در اين كشورهاست.
در گذشتههاي بسیار دور ایران کشور پرجمعیتی محسوب ميشد. بطوریکه در 500 سال پیش از میلاد مسیح طبق گزارشات مورخان جمعیت ایران حدود 50-40 میلیون نفر بوده و شهرهای پرجمعیت زیادی در ایران وجود داشته است. بتدریج به دنبال جنگهاي متعدد با از دست دادن سرزمینهاي پهناور و اراضی وسیع و تغییر مرزهای جغرافیایی و همچنین کشتارهای خونبار، شیوع بیماریهاي واگیردار و سوانح طبیعی، در سرزمینهاي باقی مانده حدود 8 میلیون نفر ایرانی زندگـی ميکـردند. یعنـی در اواخر قرن 19 میلادی حدود 10-8 میلیون نفـر در ایران با مـرزهای کنونی ميزیستند. رشد سالانه جمعیت در این دوره کمتر از 5/0 درصد بوده که مهمترین علت این مسأله میزان بسیار بالای مرگ و میر در ایران بوده است.
در سال 1280 هجری شمسی حدود 10 میلیون نفر ایرانی در ایران زندگی ميکردند. پس از گذشت کمتر از 1 قرن در سال 1375 جمعیت ایران 6 برابر شد و از مرز 60 میلیون نفر گذشت.
منبع: سايت مركز آمار ايران، ١٣٨٩
اين ميزان رشد جمعيت را برمبناي اختلاف مرگ و مير و زاد و ولد با فرض اينكه جامعه تحت تأثير نوسانات حاصل از مهاجرت قرار نداشته باشد، نشان ميدهد:
تفاضل تعداد مرگها از مواليد در مدت 1 سال
100 يا 1000× = ميزان رشد طبيعي جمعيت
جمعيت وسط سال
برمبناي اعداد نشان داده شده در اين ميان ميتوان در مورد آينده جمعيت و افزايش يا كاهش آن اظهارنظر كرد. برطبق يك تقسيم بندي كلي ميتوان رشد جمعيت را بدين صورت طبقه بندي كرد كه:
رشد جمعيت 1/0 درصد جمعيت ثابت
رشد جمعيت 5/0-1/0 درصد رشد ضعيف
رشد جمعيت 1-5/0 درصد رشد متوسط
رشد جمعيت 5/1-1 درصد رشد سريع
رشد جمعيت 2-5/1 درصد رشد بسيار سريع
رشد جمعيت < 2 درصد رشد انفجاري جمعيت
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
اين نمودار که برمبنای درصد رشد طبیعی جمعیت در ایران تهیه شده، بخوبی روند رشد را که منطبق با شرایط اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی کشور ميباشد، نشان ميدهد. در ربع اول قرن فعلی تغییر صعودی سریع در نرخ رشد جمعیت را شاهد بودیم که بدلیل بهبود شرایط رفاهی و همچنین ایجاد امکانات بهداشتی و کنترل بیماریهای واگیردار و کشنده در کشور ميباشد. تا نیمه قرن حاضر رشد جمعیت با همان میزان بالا ادامه یافت تا اینکه با اجرای موقت برنامههاي تنظیم خانواده رشد جمعیت کاهش یافت و به رقم 7/2 درصد رسید و پس از آن در فواصل دهه 1365-1355 افـزایش نسبتاً سریع نرخ رشد جمعیت را شاهد بودیم که با سیاستگذاریهاي دولتهاي وقت، از آن پس رشد جمعیت كندتر شد. اما متاسفانه اين نرخ نزولي در رشد جمعيت در صورتي كه ادامه يابد براي كشور نگران كننده خواهد بود و با ايجاد مشكل بزرگ پيري جمعيت و عدم توليد نسل جديد و نيروي كار جوان، باعث خطرات جدي خواهد گرديد. دولتمردان ما بايد به گونهاي برنامه ريزي كنند تا براي جلوگيري از اين خطر بزرگ، نرخ رشد جمعيت را افزايش داده و از كاهش آن جلوگيري نمايند. البته بايد به تناسب آن رشد اقتصادي و فرصتهاي جديد شغلي نيز جهت افزايش سطح رفاه اين جمعيت بايد به تناسب افزايش يابند.
بر حسب وسعت جغرافیایی، قدمت تمدن و شرایط زیستی، توزیع جمعیت در سرزمینهای مختلف متفاوت است. کما اینکه با توجه به آمار سال 2010 توزیع درصد جمعیتی که در قارههاي مختلف زندگی ميکنند، بدین شرح میباشد که 60% مردم جهان در آسیا، 9 % درآمريكاي لاتين و كارائيب، 5% در آمریکاي شمالي، 12% اروپا، 13% در آفریقا و 1% در قاره اقیانوسیه سکنی دارند. هرچند هنوز هم شرایط نامناسب زیستی و بلایای طبیعی میتوانند منجر به کوچ جمعیتها گردند ولی امروزه این مهاجرتها بیشتر به دلیل دستیابی به شرایط مناسبتر رفاهی، اجتماعی و اقتصادی صورت ميگیرد. (سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧)
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
نرخ رشد هر كشوري به صورت درصد بيان ميشود، نرخ افزايش جمعيت از حيث كمي عبارت است از درصد افزايش نسبي خالص سالانه جمعيت، عموماً بين %0.1 و %3 در سال ميباشد. شما در محاسبه رشد جمعيت با دو پارامتري كه با هم مشاركت دارند، روبرو هستيد؛ ميزان رشد طبيعي جمعيت و ميزان رشد مطلق جمعيت دو مقداري است كه بايستي در نظر داشته باشيد. در رشد طبيعي جمعيت تنها ميزان متولدين و ميزان مرگ و مير كشور در نظر گرفته ميشود؛ بدون آن كه جمعيت مهاجرين را محاسبه كنند. اما نرخ رشد مطلق جمعيت، علاوه بر مرگ و مير و زاد و ولد، مهاجرت به داخل و خارج از كشور را نيز در نظر ميگيرند. به عنوان نمونه، نرخ رشد طبيعي كانادا %0.3 است در حالي كه نرخ رشد مطلق آن %0.9 است؛ كه اين عامل نشان دهنده ي سياستهاي مهاجر پذيري كانادا ميباشد.
منبع: سايت مركز آمار ايران، ١٣٨٩
منبع: سايت مركز آمار ايران، ١٣٨٩
همانطور كه در اين نمودار ملاحظه ميفرماييد جهت مقايسه بهتر اعداد و استفاده از افق زماني بيشتر، از نرخ رشد ١٠ ساله استفاده شده است. هشدار بزرگ براي كشورهاي پيشرفته پير شدن جمعيت و نرخ رشد منفي اين كشورها در آينده است كه باعث شده است تا مشوقهاي زيادي براي ازدياد نسل در اين كشورها شروع شود و تصميم گيران در اين كشورها سعي كنند تا مردم را به بچه دار شدن ترقيب كنند.
افزايش جمعيت در كشورهاي در حال توسعه تقريبا منحصرا به اختلاف بين نرخ زاد و ولد و مرگ و مير بستگي دارد. در حال حاضر متوسط نرخ رشد سالانه جمعيت در كشورهاي در حال توسعه حدود 1/2 درصد است در حاليكه نرخ رشد سالانه جمعيت در اكثر كشورهاي توسعه يافته در حدود 6/0 درصد است. و البته در ظاهر به نظر ميرسد کشورهاي پيشرفته توانستهاند جلوي افزايش بيش از اندازه جمعيتشان را بگيرند و کشورهاي در حال توسعه موفق نبودهاند. اما حقيقت اين است که کشورهاي توسعه يافته اين زنگ خطر را براي خود به صدا درآوردهاند که با پايين آمدن بيش از حد نرخ رشد جمعيت و پير شدن جمعيت، نرخ زاد و ولد آنچنان پايين خواهد آمد که در آينده قادر به جبران آن نخواهند بود و خطر بزرگي کشورهاي آنها را تهديد خواهد کرد و آن انحطاط اجتماعي و روند کاهشي جمعيت آنها خواهد بود. لذا در اين کشورها به تازگي مشوقهاي خاصي براي افزايش جمعيت و تولد نوزادان اتخاذ گرديده است.
در صورتي که کشورهاي در حال توسعه مانند ايران، سياست اشتباه کشورهاي توسعه يافته را اتخاذ نمايند و اين نرخ نزولي رشد جمعيت خود را کنترل ننمايند، در چند سال آينده به مشکل بزرگ پيري جمعيت و کاهش خطرناک جمعيت روبرو خواهند بود. نيروي انساني به عنوان يکي از عوامل اساسي در رشد اقتصادي به شمار ميآيد که اگر کشورهاي در خال توسعه به آن توجه نکنند و رشد جمعيت خود را از دست بدهند نخواهند توانست به رشد اقتصادي خود ادامه دهند. کشورهاي توسعه يافته قسمت اعظم کسري جمعيت و نيروي کار مورد نياز جهت رشد اقتصادي را از طريق مهاجرت پذيري جبران ميکنند اما کشورهاي در حال توسعه به علت داشتن جاذبههاي کمتر جهت جذب مهاجر، بايد به نيروي کار داخلي خود متکي باشند و لذا نرخ نزولي رشد جمعيت خطر بزرگي براي آنها خواهد داشت.
برطبق «گزارش سازمان مهاجرت بین المللی و توسعه» بیشتر مهاجران بین المللی در کشورهای توسعه یافته دارای درآمد بالا یعنی در حدود ۹۱ میلیون در سال ۲۰۰۵ میباشند. کشورهایی که درآمد کم یا کمتر از حد متوسط را دارند، دارای ۵۱ میلیون مهاجر بین المللی میباشند. تعداد کل مهاجران بین المللی در ایالات متحده آمریکا در بیشترین حد آن، یعنی ۳۹ میلیون نفر است. بالاترین درصد مهاجران در نیروی کار و کارگران در کشورهای حوزه خلیج فارس محاسبه شده که ۹۰٪ در امارات متحده عربی، ۸۶٪ در قطر، ۸۲٪ در کویت، ۶۴٪ در عمان که این جریان مهاجرت فقط از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند نمیباشد: در حدود یک سوم مهاجران بین المللی از یک کشور توسعه یافته به کشور دیگری مهاجرت میکنند. در اروپا، فقط لوکزامبورگ این میزان را با ۴۵٪ نیروی کار خارجی دارد. در کشور سویس، ۲۲٪ از نیروی کار از خارجیان تشکیل میشود، اما در کشورهای دیگر اروپایی، کمتر از ۱۰٪ خارجی هستند. در ۴۱ کشور، بیش از یک پنجم جمعیت از مهاجران خارجی تشکیل شدهاست.
همانطور که بيان شد آمارهاي بيان شده در پاراگراف بالا نشانه کمبود نيروي کار در کشورهاي پيشرفته يا کشورهايي که اقتصاد آنها بصورت مصنوعي بزرگ شده است مانند کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس ميباشد. اين کشورها به علت کمبود نيروي کار بومي ناچار به مهاجر پذيري هستند که مشکلات فراواني نيز براي آنها داراست. کشورهاي در حال توسعه مانند ايران بايد توجه کنند تا اين مشکل برايشان بوجود نيايد و نيروي کار بومي جهت رشد وتوسعه در اختيار داشته باشند.
آنچه مسلم است بررسي اعداد و اطلاعات خام به تنهايي هيچگونه انتخاب مقايسه اي را در زمينه مسائل مختلف در جمعيتهاي گوناگون و روند تغييرات(حركات جمعيتي) در يك جمعيت مشخص، به ما نمي دهد. لذا در اين بررسي جهت قابل مقايسه ساختن هر گونه واقعه يا رخدادي از ابزارهاي مناسب اندازه گيري استفاده ميكنيم كه اصطلاحاً "شاخص" ناميده ميشوند. (جهانفر، ١٣٨٦، ص ١١٢)
بيان كننده تعداد كودكان زنده بدنيا آمده به ازاي هر هزار نفر جمعيت در وسط يك سال معين است.
تعداد مواليد زنده متولد شده در يك سال معين
1000× = ميزان باروري عمومي
تعداد جمعيت در وسط همان سال
اگر در فرمول فوق، كليه متولدين اعم از زنده و مرده در صورت كسر مورد محاسبه قرار گيرند، ميزان كل تولد يا Total Birth Rate بدست ميآيد.
در جدول زير تعداد مواليد در هر سال بيان شده است و در جدول بعد ميزان باروري در هر سال با استفاده از فرمول بيان شده محاسبه شده است. ملاحضه ميکنيد که از سال 1375 الي 1380 به شدت ميزان باروري کاهش يافته است اما در سالهاي بعد اين شاخص بهبود يافته و بهتر شده است.
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
اين ميزان بيانگر تعداد مـوارد مرگ و مير (بدون درنظر گرفتن عوامل سنـي و جنسـي و ...) در هر هـزار نفر جمعيت در مدت يك سال ميباشد.
تعداد مرگ و مير در يك سال
1000 × = ميزان مرگ و مير خام
كل جمعيت در همان سال
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
به ميزان متوسط عمر كه براي هر نوزاد تازه متولد شده پيش بيني ميگردد، اميد زندگي اطلاق ميگردد. محاسبه «اميد به زندگي» با توجه به برآوردهاي آماري در هر جامعه اي انجام پذيرفته و از جداول آماري مخصوص استخراج ميگردد. اميد به زندگي زنان و مردان بدليل اختلاف در خصوصيات فيزيولوژيك جسماني و اختلاف ميزان متوسط عمر بطور جداگانه محاسبه ميگردد (بدليل عوامل مؤثر در ميزان مرگ و مير برحسب جنس، (عليرغم تحمل مواردي همچون بارداري و زايمان)، معمولاً اميد به زندگي در زنان كمي بيش از مردان ميباشد).
از آنجايي كه اميد به زندگـي شديداً به امكانات و تسهيلات رفاهي موجود در جامعه بستگـي دارد، لذا ميزان اين شاخص (كه به شدتتحت تأثير معيارهاي تعيين درجه توسعه يافتگـي يك كشور قرار دارد) در كشورهاي مختلف متفاوت است. بطوريكه در برخي كشورهـايفقيـر وتوسعه نيافته اميـد به زندگي مردم نزديك به 30 سال كمتر از كشورهاي توسعه يافته و پيشرفته ميباشد.
مطابق آمار سازمان ملل کشورهای ژاپن، هنگ کنگ، ایسلند، سویس و استرالیا به ترتیب در جهان مقامهای اول را دارند که با حدود ۸۲ سال از میانگین جهانی ۲۲ درصد بالاتر است. کشورهای سوازیلند، موزامبیک، زیمباوه، سیرالئون و لسوتو نیز به ترتیب در پایینترین رده قراردارند. امید زندگی در این کشورها حدود ۴۲ سال است که ۳۸ درصد کمتر از میانگین جهانی و نصف کشورهای بالای حدول است.
امید زندگی در سال 1387 در ایران برای زنان ۷۲٫۶، برای مردان ۶۹٫۴ و در کل ۷۱ سال است که ۵٫۵ درصد از میانگین جهانی بالاتر است و ایران را در بین ۱۹۵ کشور در رتبه ۱۰۹ قرار میدهد.
مواردي چون ازدواج و طلاق در ايجاد زمينه براي باروري و زاد و ولد تأثيرگذار ميباشند، لذا ثبت اين وقايع و بررسي آمار مربوطه نقش اساسي در بررسيهاي جمعيت شناسي دارد.
تعداد موارد ازدواج يك سال
1000× = ميزان ناخالص ازدواج
جمعيت سال
منبع: سايت مركز آمار ايران، ١٣٨٩
تعداد موارد طلاق در يك منطقه در يك سال
1000× = ميزان ناخالص طلاق
جمعيت وسط سال در همان منطقه
منبع: سايت مركز آمار ايران، ١٣٨٩
شکل توزیع جمعیت در گروههای سنی مختلف را هرم سنی جمعیت ميگویند.در این هرم فراوانی جمعیت در هفده گروه سنی نشان داده ميشود.در هرم سنی هر چه فراوانی جمعیت در قسمت پایین (قاعده) هرم بیشتر باشد،جامعه جوانتر خواهد بود.بر اساس هرم سنی جمعیت کشور در سال 1385، همانطوری که گروه سنی 20-24 سال به تعداد 9 میلیون نفر و سهم 77/12 درصد از کل جمعیت کشور بوده و این حکایت از فراوانی جمعیت در این گروه سنی که در دوران جوانی و فعالیت هستند دارد. (24-20 سال)در سرشماری قبلی (سال 75)7/8 % از جمعیت یعنی 4 درصد کمتر بوده است.
مقایسه هرمهاي سنی جمعیت در 3 سرشماری گذشته یعنی سالهای 65،75،85 نشن ميدهد نرخ زاد و ولد ز بیست سال گذشته تا کنون کاهش معنی داری دشته است چرا که سهم گروه سنی 4-0 سالز کل جمعیت کشور در این سه مقطع بترتیب 3/18،3/10،75/7 درصد بوده است.
میانگین گروه سنی 14-0 سل از کل جمعیت کشور میباشد. در بین ستانهای کشور،استان تهران در این گروه سنی با 9/20 %کمترین فراوانی و ستان سیستان و بلوچستان با 5/37 % بیشترین فراوانی را دارد.فروانی گروه سنی مذکور در خراسان رضوی 9/25 %یعنی قدری بیشتر از میانگین کشور ميباشد.
هرم سني جمعیت کل کشور به هزار نفر در سال 1385
مرد |
زن |
هرم سني جمعیت کل دنیا به هزار نفر در سال 2008
مرد |
زن |
منبع: سايت مركز آمار ايران، ١٣٨٩
در جدول زير شاخص جواني كه همان شاخص ورتهايم است را مشاهده ميكنيد. اين شاخص نشانه آن است كه سهم جمعيت زير ١٥ سال كشور طي سالهاي گذشته كاهش يافته است و اين به علت كاهش نرخ رشد جمعيت در اين سالهاست. ميزان جواني جمعيت را با تست ورتهايم ميسنجند. به جمعيتي كه رابطه مزبور در آن صدق كند، جمعيت جوان گفته مي شود.
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
اين نسبت حاصل تقسيم تعداد مردان به زنان ضربدر 100 است.
در صورتي كه اين شاخص از ١٠٠ كمتر شد تعداد زنان بيشتر است و اگر بيشتر از ١٠٠ شد تعداد مردان بيشتر خواهد بود.
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
اين نسبت حاصل تقسيم جمعيت 60 ساله و بيشتر به جمعيت زير 15 سال است. ملاحظه ميشود با توجه به سياستهاي دولتهاي وقت، اين شاخص افزايش يافته است كه نشانه پيرتر شدن جمعيت ميباشد.
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
اين ميزان حاصل تقسيم جمعيت 65 ساله وبيشتر به كل جمعيت است. ملاحظه ميشود با توجه به سياستهاي دولتهاي وقت، اين شاخص نيز افزايش يافته است كه نشانه پيرتر شدن جمعيت ميباشد.
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
اين شاخص عبارت است از حاصل تقسيم تعداد جمعيت به تعداد خانوارها كه از سال ١٣٧٠ به بعد كاهش يافته است. اين كاهش نشانه كاهش تعداد افراد خانوار با توجه به سياستهاي كاهش جمعيت در طول اين سالهاست.
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
اين شاخص عبارتاست ازنسبتجمعيتبيكاربهجمعيتفعال (شاغلوبيكار)،ضرب در ١٠٠.
منبع: سالنامه آماري كشور، ١٣٨٧
در بحث موالید، «تعداد نوزادان زنده به دنیا آمده در مقطعی از زمان و در یک محدوده جغرافیایی » مورد نظر میباشد. در حالی که باروری به « توان بالقوه یک جمعیت برای بچه دار شدن » اطلاق ميگردد. به عبارتی دیگر در بحث موالید، تعداد نوزادان مورد سنجش قرار ميگیرد، درحالیکه در باروری گروه مولد جامعه یعنی زنان در سنین باروری (معمولاً 49-15 ساله) که دارای حداکثر پتانسیل باروری و زاد و ولد هستند مورد بررسی ميباشند.(حلم سرشت، ١٣٨٨، ص ٤٥)
عواملی چند در میزان باروری زنان تأثیر ميگذارد که به برخی از این عوامل اشاره ميگردد:
شرایط محیط با تأثیر بر جنبههاي بیولوژیک و فیزیولوژیک باروری سیر طبیعی آن را تحت الشعاع قرار ميدهد. مثلاً در مناطق با ارتفاع بالاتر و فشار پایین هوا میزان لقاح پایین تر گزارش شده است یا درجه حرارت محیط به طرق مختلف بر میزان باروری تأثیر ميگذارد، بدین ترتیب که فرضاً در مناطق گرمسیر سن بلوغ دختران به مراتب پایین تر و مثلاً در عربستان و عراق حدود 10-9 سالگی و در مناطق سردسیر و گرمسیر اختلاف محسوسی در سن بلوغ و یائسگی وجود دارد. پایین بودن سن بلوغ و بالا بودن سن یائسگی دوره باروری را افزایش ميدهد. (حلم سرشت، ١٣٨٨، ص ٤٦)
شرایط اقتصادی بطور مستقیم و غیرمستقیم عاملی در جهت افزایش یا محدودیت موالید ميباشد. هرچند مجموعهاي از سایر عوامل بطور غیرمستقیم در میزان موالید دخیل ميباشند و تحلیل مسائل را پیچیده تر ميکنند از جمله سطح اطلاعات، آموزش و مسائل اجتماعی، قاعدتاً خانوادههاي با وضعیت اقتصادی پایین تر از شرایط بهداشتی نامناسب تری برخوردارند.
یکی از فاکتورهای کلیدی که در رشد جمعیت تأثیر ميگذارد، مسائل اجتماعی، عرف، اعتقادات و مسائل مذهبی در یک جامعه است. کلیه عواملی که در زیر نام برده ميشود در زیرگروه شرایط اجتماعی بر میزان باروری و موالید اثر ميگذارد. (Bongaarts, 1994, 771–776)
25% تولـدها در 1 تا 5 سال اول زندگـی زناشویـی و 55-50% تولـدها در 5 تا 15 سـال اول زندگـی مشترک رخ ميدهد، لذا دوام ازدواج و طول دوره زندگی مشترک بر میزان باروری تأثیر ميگذارد.
در کشورهای در حال توسعه، دیر یا زود 100-95 درصد زنان ازدواج ميکنند، در حالیکه این درصد در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته 90% و در برخی کشورها حدود 70% است. اين مسأله زنگ خطري است براي کشورهاي توسعه يافته.
در کشورهای در حال توسعه سن ازدواج پایین تر است، فرضاً در هندوستان 60% دختران در سنین 19-15 سالگی ازدواج ميکنند. معمولاً دخترانی که در سنین پایین ازدواج ميکنند، تعداد فرزند بیشتری هم خواهند داشت.
تحقیقات مختلف نشان ميدهند که در زنان با ارتقاء سطح سواد و ورود به اجتماع، سن ازدواج بالا ميرود و تمایل به داشتن فرزند زیاد کمتر ميگردد. از طرفی اطلاعات و امکانات دستیابی به وسائل کنترل جمعیت و پیشگیری از بارداری افزایش ميیابد. لذا بین سطح سواد و میزان باروری رابطه معکوس وجود دارد.
داشتن کودک از جنس (پسر یا دختر)، شرایط اجتماعی مؤثر در آمیزشهاي جنسی (نظیر مسائلی چون چندهمسری، ازدواج موقت و ...) هر یک به طریقی بر میزان باروری تأثیر ميگذارند.
در ادیان مختلف قوانینی وجود دارد که بر شیوع باروری بطور مستقیم یاغیرمستقیم تأثیر ميگذارد. به عنوان مثال کاتولیکها حق استفاده از وسایل پیشگیری را ندارند یا شیوع تعدد زوجین و سفارشات برخی ادیان بر ازدیاد نسل بر تعداد فرزند تأثیرگذار است.
مسائلی چون جایگاه ارزشی زن در اجتماع، ارزش کودک در جامعه، اشتغال زنان و امنیت جامعه از جمله مسائل اجتماعی هستند که در میزان باروری مؤثر ميباشند.
کشورهای مختلف بر مبنای رشد جمعیت و شاخصهاي بهداشتی و اقتصادی موجود، شرایط و سیاست گذاریهای خاصی در زمینه باروری برقرار مينمایند. فرضـاً در کشوری که رشـد جمعیت منفـی است، سیاست دولت بر تشـویق به تشکیل و دوام خـانوادهها و افزایش زاد و ولد ميباشد. در حالیکه در کشورهای پرجمعیت سیاستهاي محدودکننده تعداد جمعیت وضع ميگردد که به طرق مختلف از جمله عواملی که در زیر نام برده ميشود بر رشد جمعیت جامعه تأثیر ميگذارد. (حلم سرشت، ١٣٨٨، ص ٤٩)
· افزایش فاصله گذاری بین زایمانها منجر به کاهش میزان موالید ميگردد.
· بعد خانواده: در برخی کشورها بنا به مسائل خاص آن کشور سیاست هایی در جهت محدودیت بعد خانوار وجود دارد، از جمله چین که با قانون تک فرزندی تأثیر زیادی بر بعد خانوار به جا گذاشت.
· ایجاد تسهیلات بهداشتی با کاهش بیماریهای منطقه از راه جنسی (که ميتواند عامل نازایی باشد) و بیماریهایی چون توکسوپلاموز و مالاریا که منجر به مرگ جنین ميگردند، تغییراتی در جهت افزایش زاد و ولد بوجود ميآید.
· در دسترس قراردادن خدمات آموزشی- مشاورهاي و وسائل پیشگیری از بارداری.
بررسی عوامل مؤثر بر شاخصهاي مرگ و میر در مقایسه با باروری از پیچیدگی بیشتری برخوردار است. چرا که در بحث باروری، فقط گروه جنسی زنان، در مقطع سنی خاص (دوره بارداری) مورد بررسی قرار ميگیرد. در حالیکه مرگ و میر، تمام گروههاي سنی از هر دو جنس را شامل ميشود.
از مهمترین عواملی که در میزان مرگ و میر تأثیر ميگذارند عبارتند از:
طول عمر موروثی است. بسیاری از خانوادهها نسل اندر نسل از طول عمر بیشتری برخوردار هستند. از طرفی برخی بیماریهای ارثی با کشندگی بالا، میزان مرگ و میر را افزایش ميدهند.
برخی نژادها از درجه حساسیت بیشتری به برخی بیماریهای کاهنده عمر برخوردار ميباشند.
مرگ و میر در مردان و زنان در سنین مختلف میزان متغیری به خود اختصاص ميدهد. در مجموع مرگ و میر در مردان در اکثر گروههاي سنی شایع تر از زنان است.
سوءتغذیه منجر به کاهش سطح ایمنی بدن و افزایش احتمال ابتلا به بیماریها و مرگ و میر ميگردد.
سبک زندگی، فعالیتها و شرایط محیط زندگی همگی در سلامت یا ابتلا به بیماریها مؤثر است. فرضاً فردی که در محیط شهری زندگـی ميکند، هرچند از تسهیلات بیشتـری برخـوردار است ولی به دلیل فـزونی آلودگیهاي صوتـی، آلودگیهاي هوا و استرسهاي مختلف زندگی شهری از جمله مشکلات مسکن، شغل، درآمد و ... احتمال بالاتری برای ابتلا به بیماریهای روانی و سایکوسوماتیک دارد. (Cassen, 1994)
به دنبال پیشرفتهایی که از آغاز قرن 19 میلادی همگام با پیشرفت تکنولوژی در کشورهای توسعه یافته روی داد و کشفیات مهم علمی همچون کشف آنتی بیوتیک و واکسن منجر به پیشگیری و کنترل بیماریهاي عفونی- که عامل اپیدمیهاي وسیع با مرگ و میر بالایی بوده اند- گردید و همچنین بهبود کیفیت زندگی و بهداشت همگانی، میزان مرگ و میر کاهش چشمگیری یافته است. از مهمترین عواملی که در کاهش مرگ و میر تأثیر داشته اند به موارد زیر ميتوان اشاره نمود:
· تحت کنترل درآوردن و مبارزه مؤثر با بلایای طبیعی مانند قحطی و خشکسالی که یک عامل طبیعی کنترل کننده جمعیت بود.
· مبارزه همگانی با بیماریهاي عفونی شدید مانند وبا، آبله و طاعون
· پیشرفت علم پزشکی و کشف آنتی بیوتیک، واکسن، داروهای جدید، آفت کش ها
· بهبود وضعیت ارائه خدمات بهداشتی درمانی و گسترش نظام شبکه
· تأثیرگذاری برنامه ریزیها و سیاستگزاریهاي کشوری
· بهبود وضعیت تولید، حفظ، نگهداری و توزیع مواد غذایی
· کمکهاي بین المللی در زمینههاي بهداشتی به خصوص به هنگام حوادث غیر مترقبه
· ایجاد آگاهی اجتماعی در تودههاي مردم
· پیشرفت و نفوذ تکنولوژی در علم پزشکی که منجر به تشخیص سریع تر و دقیق تر بیماریها ميگردد.
· تأثیر موارد فـوق بسیار سریع و محسوس بود ولی با تـوجه به اینکه پس از این مبارزه با بیماریهاي کاهنده مرگ و میر باید مدنظر قرار گیرد، همچون مبارزه با بیماریهاي ژنتیک و غیر واگیر، بهبود تغذیه و اصلاح وضعیت محیط زیست و مبارزه با بیماریهای نوظهور و حتی تغییر در شیوه زندگی (life style) ميباشد که روندی درازمدت دارد، لذا برای ایجاد تغییرات کاهنده بعدی پیشرفت بسیار کندتری را انتظار خواهیم داشت.
یکی از موارد بسیار مهمی که تحت عنـوان حرکات جمعیتی مورد بررسی قرار ميگیرد، حرکات جغرافیایـی جمعیت یا مهاجرت ميباشد. پیش از ذکر تأثیراتی که مهاجرت در جامعه به جا ميگذارد، به توضیح کوتاهی در خصوص تقسیم بندی جمعیت برحسب انجام یا عدم انجام مهاجرت ميپردازیم.
بطور کلی منطقهاي که مهاجرت (به داخل یا خارج) نقش چندانی در تعداد افراد آن منطقه ندارد و تنها تفاضل زاد و ولد و مرگ و میر عامل اصلی نوسانات جمعیت ميباشد، "جمعیت بسته" نامیده ميشود. مسائل سیاسی و موانع جغرافیایی نقش مهمی در ایجاد جمعیت بسته دارند. چنین جوامعی فرهنگی دست نخورده و ابتدایی داشته و تبادلات اطلاعاتی نیز نقش کمتری در پیشرفت جامعه دارد. از طرف دیگر جمعیتی که مهاجرت (به داخل یا خارج) عامل مهمی در نوسانات تعداد جمعیت آن (علاوه بر زاد و ولد و مرگ و میر) باشد، "جمعیت باز" نامیده ميشود. تسهیلات حمل و نقل، ارتباطات و سیستم تجارت بین المللی از عوامل ایجاد جمعیت باز ميباشند.
در آخرين آماري که موجود ميباشد کل مهاجرت در دنيا در سال 2009 ميلادي، برابر با 213 ميليون نفر بوده است که ده کشور حدود 52% از اين مهاجرت را به خود اختصاص دادهاند. دلايل پذيرش مهاجر عبارتند از: رشد اقتصادي بالا، رشد جمعيت پايين بعلت سياستهاي جمعيتي کاهنده و درنتيجه خطر بزرگ جمعيت غير بومي در کشور. در اين ميان کشورهاي غربي و در رأس آنها ايالات متحده امريکا با حدود 43 ميليون نفر پذيرش مهاجر جزو مهاجر پذيرترين کشورهاي دنيا هستند.
مواردي چون ازدواج و طلاق با تأثيرات مثبت و منفي بر دوره زندگي مشترك زناشويي و موقعيت باروري بر ميزان زاد و ولد مؤثر ميباشند. طبيعتاً جامعه اي كه در آن سن ازدواج پايين، دوره زندگي مشترك طولاني و ميزان طلاق در حد كمي باشد، موقعيت باروري مناسب تر بوده و ميزان زاد و ولد افزايش مييابد. بنابراين پديده هايي چون ازدواج و طلاق با تأثيراتي كه بر ميزان زاد و ولد ميگذارند، ميتوانند منجر به حركات جمعيتي و نوسان در تعداد و حتي توزيع جمعيت گردند.
مدرنیته با تمام جنبشهایی که از دل آن جوشید، شیوههای زندگی انسانها را به غایت دگرگون ساخت. تغییر الگوی خانوادگى، فردگرایى، آزادی جنسى، اشتغال تمام وقت به خصوص برای زنان، افزایش هزینههای نگهداری و بزرگ کردن فرزندان به دلیل سیاستهای مصرفگرای اقتصاد بازار و اشتغال مادران و پیدایش تکنولوژیهای کنترل باردارى، شهرنشینی و... عواملی بودند که به خودی خود به کاهش جمعیت در کشورهای غربی انجامید. اتفاقاً به دلیل اینکه کاهش جمعیت تحت تاثیر ابعاد مدرنیته و در یک فرآیند زمانی قابل توجه رخ داده، در رفتارهای روزمرّه انسان غربی رسوخ کرده است. به عبارت دیگر کنترل جمعیت به یک عادت برای او تبدیل شده است. عادتی که با ساختار زندگی جدید او کاملاً هماهنگ است. بر همین اساس است که کشورهای توسعه یافتهای که با رشد منفی جمعیت مواجه شدهاند نتوانستهاند با تبلیغات، مردم را به فرزندآوری بیشتر ترغیب کنند و ناچارند مهاجرین و پناهندگان را با سهولت بیشتری بپذیرند. دلیل این مسأله هم آن است که ترغیب مردم به ازدواج و بچهدار شدن با وجود ساختارهایی که همه به کاهش جمعیت دعوت میکنند، کار آسانی نیست. آن هم مردمی که خود را متقاعد کردهاند که بچهدار شدن فقط به دردسرهای آنها میافزاید. (McIntosh, 1995, 223–260)
یکی از این ساختارها پدیده شهرنشینی است. اصولاً صنعتی شدن مستلزم شهرنشینی است. امکانات شغلی فراوانی که در شهرها پدید میآید سبب ایجاد جریان یک سویه مهاجرت از روستا به شهر میشود. شهرنشینی یا مهاجرت، فقط پدیدهای مکانى، حاکی از تحرک جغرافیایی نیست؛ بلکه شهرنشینی مستلزم رفتارهایی معین و ساختارهای فرهنگی ـ اقتصادى و اجتماعى متفاوت و مشخص است. از آن جمله:
1ـ تراکم جمعیت در شهرها در معماری و خانهسازیها اثر میگذارد.
2ـ سبک خانهسازی در شهرها - آپارتماننشینى- ابعاد خانوار را کوچک میکند.
3ـ خانوادهها به دلیل تضعیف روابط خویشاوندى، به سوی سرگرمیهای نوین و لذتهای جایگزین کشیده میشوند.
4ـ به دلیل جذابیتهای شهرى، زاغهنشینی در حومه شهرها گسترش مییابد. زاغه نشینان غالباً افراد مهاجری هستند که از مهارت کافی برای ورود به بازار کار برخوردار نیستند. در چنان فضایی شبکه رفتاری و اخلاقی خاصی پدید میآید. این بافت جدید مستعد بروز انواع آسیبهای اجتماعى است.
5ـ جمعیت متراکم در شهرها اگر نوجوان و جوان باشند، نیاز به نگهداری و آموزش و پرورش دارند. دولتها باید این جمعیت را تعلیم داده و مشغول نگهدارند، در حالی که آنان از نظر اقتصادى در آن سنین مولد نیستند. تحمل این هزینه خود مقوله اقتصادى مهمی است.
در بعد اقتصادي نشانه مدرنيته همان نظام سرمايه داري و دولت رفاه ميباشد که در ادامه به آنها ميپردازيم.
مطالعه تاریخ جهشهای اقتصادى جهان، به ویژه کشورهای توسعه یافته، نشان میدهد که سیاستهای کنترل جمعیت همواره تابعی از وضعیت اقتصادى یا به تعبیر صحیحتر متناسب خواست نظام سرمایهداری بوده است.
نظامهای سرمایهداری با ساختارهای فرهنگى، اجتماعى، سیاسی و جمعیتی معینی ارتباط دارند. این ساختارها در نظام سرمایهداری به صورتی طراحی میشوند که بتوانند به طور سیّال در اختیار نظام سرمایهداری قرار گرفته و به آن کمک برسانند. سیاستهای مربوط به کنترل جمعیت، تنظیم خانواده و بهداشت زادآوری نیز از این واقعیت مستثنی نیستند. بنابراین در هر شرایطی که نظام سرمایهداری برای حفظ چرخه تولید و مصرف خود به افزایش جمعیت نیاز داشته، آن را توصیه و راهبردی کرده است و هرگاه که کاهش جمعیت برای حفظ و تداوم این نظام مطلوب بوده، به سیاستهای کاهش جمعیت روی آورده است. (Casterline, 2000, 691–723)
البته واضح است که سرمایهداری از جهاتی به جمعیت و افزایش آن وابسته است. برخی از این جهات از قرار ذیل هستند:
1- تولید به نیروی انسانی وابستگی دارد.
2- تعادل بازار کار به سود سرمایهداران، براساس تقاضای بیشتر فرصتهای شغلی و عرضه کمتر این فرصتها مبتنی است. به عبارت دیگر هر چه جمعیت جوان جویای کار بیشتر باشد، نظام سرمایهداری قدرت بیشتری برای کنترل دستمزدها ومسایل مشابه خواهد داشت.
3- فراوانی مصرف چه در داخل مرزها و چه در خارج آنها موجب رونق تولید و تولید بیشتر موجب سود فراوانتر برای سرمایهداران میشود.
از نکات فوق، قاعدتاً این نتیجه حاصل میشود که افزایش جمعیت برای نظام سرمایهداری مفید است؛ اما مسأله این است که با پیدایش دولتهای رفاه در دهههای 20 تا 70 میلادى، افزایش جمعیتی که برای نظامهای سرمایهداری کارآمد بود، خود به مشکلی برای دولتها بدل گردید.( نولان، 1386، صص 446 تا 449) از این رو میبایست نظام سرمایهداری منافع خود را از طریق دیگری تأمین کند. شاید بتوان گفت که از یک سو ماشینی شدن صنعت و از سوی دیگر به وجود آمدن فضاهای مجازی برای اقتصاد، اتکای نظام سرمایهداری را به نیروی انسانی کم کرد. این اتفاق در حالی افتاد که تقاضای شغلی کماکان وجود داشت. از سوی دیگر فراوانی مصرف که تا قبل از آن وابسته به کمیت نیروی انسانی و خواستههای رو به تزاید او برای زندگی بود؛ به صورت دیگری تداوم پیدا کرد. اصالت بخشیدن به لذت، تنوع و فزونخواهی - در مقابل مفاهیمی مانند قناعت- باعث شد که مصرف و مصرفزدگی به فرهنگ رایج مردم بدل شود. صنایع تبلیغاتی ـ تجاری گسترده، عملاً مردم را تحت فشار روانی نهاده و مصرف آنها را بسیار شدت و سرعت بخشیده است. طبق گزارش تحلیلگران غربى، حجم مصرف آمریکاییها که با این فرهنگ خو گرفتهاند بسیار بالاست؛ به طوری که در دهه آینده با آنکه چینیها و هندیها هر کدام 10 برابر آمریکاییها به جمعیت کره زمین اضافه میکنند، اما فشاری که از جانب آمریکاییهای امروزی بر طبیعت زمین وارد میشود، بیشتر از آن مقداری است که مجموع چینیها و هندیها وارد میکنند.[3] بنابراین کاهش جمعیت هم به سود دولت رفاه بوده و هم در حوزه داخلی و خارجی ضرری به نظام سرمایهداری نزده است. در یک جمله میتوان گفت در مجموع نگرش اقتصادى به جمعیت با سیاستهای کاهش جمعیت در برههای تاثیرگذار از زمان، کاملاً موافق بود. جمعیتشناسان فراوانی که به نفع نظام سرمايهداري نظر ميدهند، معتقدند که «توسعه اقتصادى امروز، نیاز به جمعیت محدود، اما با کیفیت و کارآیی بالا دارد.»(شيخي، ١٣٨٣، ص ٤٩) در حالي که کشورهاي در حال توسعه براي رشد اقتصادي خود نياز به جمعيت جوان و نيروي کار در حال رشد دارند و اگر اين نيروي کار را از دست بدهند به کشورهاي استعمارگر غربي وابسته خواهد شد. (Casterline, 2000, 691–723)
پیرو تغییرات گستردهای که در ساختار فرهنگی ـ اجتماعى غرب رخ داد دولتهای رفاه با تمرکز بر ایده «پیشرفتگرایی اجتماعى» برنامهریزی کلانی کردند. دولتهای رفاه یا همان دولتهای حداکثرى، کوشیدند که در همه عرصههای مربوط به زندگی شهروندان وارد شده و اغلب حوزههای زندگی آنان را مدیریت کنند.(گردنر، ١٣٨٨، صص ٣٣ و ١٢٥)
صرفنظر از تحولاتی که در شیوههای زندگی و رفتار افراد در دهههای میانی قرن بیستم اتفاق افتاد، دولتهای رفاه مستقیم و غیرمستقیم بر خانوادهها تاثیر گذاشتند.
دولت رفاه برای رساندن افراد خانواده به حداکثر آسایش - براساس آموزههای فردگرایانه- با پاره پاره کردن مسؤولیتهای خانواده، اکثر آنها را خود بر عهده گرفت. یکی از نتایج این کار، بالا رفتن هزینههای دولت رفاه برای اداره جامعه بود. این مسأله دو نتیجه مهم در بر داشت:
1- آن که خود دولتها برای تحمل این بار به طور مستقیم وارد عمل شدند. این غرض با تشویق و دعوت خانوادهها به کم کردن هزینههای مربوط صورت گرفت. به طور قطع یکی از راههای رسیدن به این غرض، کوچک کردن خانوادهها بود. راهبرد مهم آن هم کنترل جمعیت و دعوت خانواده به جلوگیری از بارداری و تنظیم زاد و ولد بود.
2- آنکه همسران برای شرکت در پروسه پیشرفتگرایی که شعار دولتهای رفاه بود و برآمدن از پس مالیاتهایی که بر درآمدها بسته میشد، ناچار بودند که به اشتغال تمام وقت بپردازند. (گردنر، ١٣٨٨، ص٤٦٠) اشتغال تمام وقت زنان نیز تاثیر شایانی در کم شدن زاد و ولد داشت. ( نولان، 1386، ص ٤٦٠) امر اخیر تاثیر غیرمستقیم دولت رفاه بر برنامههای تنظیم خانواده به حساب میآید. بر همین اساس بود که دولتهای رفاه برنامههای مربوط به کنترل جمعیت و تنظیم خانوادهها را در دستور کار قرار دادند. این برنامهها از طریق تشویق مردان و زنان به ازدواج در سنین بالاتر، تشویق مراکز پزشکی به بهداشت بارورى، تولید و تنوعبخشی به وسایل کنترل باردارى، اولویتدهی به فعالیتهای اجتماعى و مشارکت در برنامههای توسعه برای زنان و اموری از این دست دنبال شد. همزمانی این فعالیتها با نهضت سقط جنین ابعاد گستردهای ایجاد کرد. بدیهی است که اصالت دادن به پیشرفت اجتماعى، هم بچهدار شدن زوجهای جوان را به تعویق میاندازد و هم رفتار مردان با زنان را براساس تساوی و برابری کامل، اجتناب ناپذیر میسازد. رفتار زناشویی براساس الگوی برابرى، خود به خود برتعداد فرزندان و فاصلهگذاری بین بارداریها اثر کرده، و موجب جمعیت میگردد.
«جان رایان»، دینشناس کاتولیک امریکایی از همسران میخواهد که بچههای زیادی داشته باشند. رایان استدلال میکند، تأمین خانوادههای بزرگ به انواعی از نظم نیاز دارد که حاصلش زندگیهای موفق است. نوع زندگیای که فقط با داشتن هزینهی ادامه زندگی اتفاق میافتد یعنی ایثارکردن، احیای خود برای دست برداشتن از امکانات و پیش دستی برای رسیدن به آینده. وی معتقد است کارشناسانی که به کنترل موالید معتقدند، به نوع شخصیتهایی که لازم است درست شود تا جامعه به صورت متعادل رشد کند و به حیات خود ادامه دهد فکر نکردهاند. نکته دیگر اینکه خانوادههای کم جمعیت ممکن است ثروتمند شوند؛ اما ثروتمند شدن آنان از فقیر ماندنشان خطرناکتر است. (Warwick, 1982)
مطلب فوق به واقعیتی اشاره دارد که نمیتوان از آن غفلت کرد. در مباحث جمعیتشناختی غالباً به آسیبهایی اشاره میشود که از ترکیب فقر و پرجمعیتی خانوادهها به وجود میآید. در این میان به آسیبهای اخلاقی و تربیتیای که متوجه خانوادههای کم جمعیت به ویژه تک فرزند است و همچنین به منافع و فوایدی که در خانوادههای پرجمعیت وجود دارد، دقت نمیشود. «ترکیب رفاه و تک فرزندی» هم خود مقولهای است که میتواند باعث بروز مشکلات فراوانی شود. این مشکلات هم در مطالعات خانواده قابل توجهاند و هم در مطالعات اجتماعى. مناسب است که ما زاویه نگاه خود را درباره هر دو ترکیب، کمی گسترش دهیم.
1ـ در ابتدا باید پرسید آیا جمعیت بیشتر مستلزم فقر است؟ به طور قطع نمیتوان این الزام را پذیرفت که جمعیت زیاد با فقر ملازم باشد. به طور مثال کشور چین با 1 میلیارد و 200 میلیون جمعیت در وضعیتی کاملاً متفاوت با کشور هند با جمعیتی قریب همان جمعیت، قرار دارد. همچنین خانوادههای پرجمعیت زیادی وجود دارند که به اتکای فراوانی و جوانی افراد، فعالتر و بانشاط بوده و به سلامت و صحت زندگی میکنند. اگرچه خانوادههای پرجمعیتی هم وجود دارد که به دلیل شرایط اجتماعى ـ اقتصادى دیگر، تعداد افراد خانواده برای آنها ایجاد مشکل کرده است. در عین حال میتوان پذیرفت که اگر خانوادهای پرجمعیت در بستر فقر اجتماعى قرار گیرد مشکلاتش افزوده میشود. به عبارت دیگر در چنان شرایطی خانوادههای کم جمعیت مشکلات کمتری را تحمل کرده و به مراتب نگرانیهای کمتری نیز در پیش رو دارند.
ترکیب «تک فرزندی و رفاه» نیز بر رفتار والدین و کودکان تاثیر فراوانی دارد. کودکان در خانوادههای تک فرزندی در سلسلهی فراوانی از خواستههای بیپایان خود رشد میکنند که همه یا اکثر آنها اجابت میشود. مفاهیم اخلاقیای نظیر کف نفس و قناعت، ایثار و گذشت برای دیگرى، تلاش در جهت استقلال شخصیت به گونهای مسؤولانه برای این کودکان تجربه نمیشود. از سوی دیگر به دلیل اصالت رفاه و لذت، والدین نیز فرزند بیشتر را «مزاحم» تلقی میکنند. بدیهی است که فرزندان در رشد و ارتقای شخصیت والدینشان تاثیر دارند. در خانوادههای تک فرزند، والدین نیز از تاثیرات مثبت فرزندان، کم بهره میمانند. (Warwick, 1982)
بنابراین اگر در نگرش دینی قناعت، ایثار، تمرین اخلاقى، کار و تلاش برای رشد و راحتی دیگران.... فی نفسه ارزش است و رفاه و لذت مادی در درجه دوم اعتبار و اهمیت قرار دارد، سیاستهای کاهش جمعیت تا حد پیدایش خانوادههای تک فرزند از این منظر میتوانند مورد تجدید نظر یا سوال قرار بگیرند.
در گذشته نگرشهای جامعهشناختى، آثار اخلاقی فراوانی را برای جمعیت، در اجتماع قایل بود. برای مثال دورکیم برای تراکم جمعیتی دو اثر مثبت میشمرد: اول آنکه تراکم جمعیتی باعث تقسیم کار دایم و بهتر در طول توسعه اجتماعى میشود. دوم آنکه این تراکم باعث تراکم اخلاقی میگردد. از نظر دورکیم جمعیت بیشتر باعث میشود روابط بیشتری بین انسانها برقرار شود. افزایش سطح روابط، تحرک فزایندهای ایجاد میکند که به خلاقیت و در نهایت پیشرفت سطح تمدن منتهی میشود. وی معتقد بود زمانی که جمعیت قابل توجه باشد، افراد ناچارند برای حفظ موجودیت خود کار و تحرک بیشتری داشته باشند؛ این تحرک وافر نیز باعث ایجاد و تحقق فرهنگی بسیار بالاست. شاید بتوان مراد دورکیم را چنین توضیح داد که مردم در سایه کار و تقسیم آن به انسانهای خود ساختهتر، منضبطتر و متعاملتری بدل میشوند. در چنین ساختی دوره کودکی کوتاهتر است و انسانها زودتر وارد دوره پختگی و تلاش میشوند. .(گي روشه، ١٣٨٧، صص ٤١ و ٤٢)
علاوه بر مسأله فوق اولویت یافتن کنترل جمعیت که خود تابعی از اولویت یافتن رفاه و لذت مادی بود، باعث تغییر رفتارهای جنسی مردان و زنان گردید. دستیابی دختران و پسران در سنین مختلف به تکنولوژیهای کنترل بارداری و ایمنشدن از بارداریهای ناخواسته جرئت و جسارت دختران و پسران و مردان و زنان را برای ایجاد روابط خارج از چهارچوب خانواده افزایش داد. علاوه بر آن، اهداف کنترل جمعیت دستآویز مناسبی برای مدافعان سقط جنین در دنیا گردید. جنبش جمعیت، چندین دهه است که در حال ترویج این موضوع است که کودک ناخواسته و فراوان، علت فقر و تنگدستی اقتصادى در سراسر جهان است. (گردنر، ١٣٨٨، ص ٢٨٧)
عقیمسازى، کنترل زاد و ولد و سقط جنین که آرمان جهانی را رفع فقر و ایجاد جامعهای متکامل معرفی نمود، مبنای جنبش اصلاح نژادی(good birth movement) گردید. تمام این نظریات برای پیشبرد اندیشه دستیابی به پیشرفت اجتماعى بدون نیاز به دین و اخلاق مورد بهرهبرداری قرار گرفتند. (گردنر، ١٣٨٨، ص ٢٨٨)
تمام اقدامات وحشیانه و غیراخلاقی که به دنبال سقط جنینهای اختیاری پدید آمده، به وسیله سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی و یونیسف در حال پیاده شدن در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافتهاند. (گردنر، ١٣٨٨، ص ٢٩٠) این زنگ خطری است که مدتهاست به صدا درآمده است.
متأسفانه این پیامدها فقط در همین حد باقی نمانده است. به بهانه کنترل جمعیت، هنجارهای بسیاری در روابط جنسی در حال تغییر است. سازمان «پلانید پرنت هود» با 30 هزار کارمند رسمی و داوطلب 172 شعبه در ایالات متحده و حدود 50 شعبه در کانادا، بودجهای 380 میلیون دلاری در اختیار دارد. این سازمان مروج روابط جنسی آشکار و برگزار کننده کلاسهای آموزش جنسی است که فقط بر مدل پیشگیری از بارداری مبتنی میباشد و میکوشد تا همجنسبازی را عادی سازد. (Winckler, 2002, 379–418)
یکی از مشکلات جوامع توسعه یافته و کم جمعیت، پیری و در نتیجه عدم نشاط اقتصادى ـ اجتماعى آنهاست. بدیهی است که رونق اقتصادى به نیروی جوان وابسته است. زمانی که جوامع پیر میشوند. دولتها و صاحبان سرمایه، احساس خطر میکنند. جوانان مایه پویایی و سرزندگی جوامع هستند. اکثر جهشهای اجتماعى، سیاسی و اقتصادى نیز از دل نیروهای جوان جوشیده است. شیراک، نخست وزیر وقت فرانسه، درباره کشورهای مدرن اروپایی پیشبینی کرد: اروپا در حال محو شدن است. به زودی کشورهای ما خالی میشوند. به همین دلیل بعضی کشورهای بزرگ از جمله کانادا به طور جدی روی برنامه مهاجرتپذیرى، سرمایهگذاری کردهاند. در حال حاضر ایالت کبک در کانادا حمایت از زادآوری را شروع کرده است. در این ایالت برای نوزادان جدید 7500 دلار نقد در نظر گرفته شده است. (گردنر، ١٣٨٨، ص ٢٩٦) بنابراین باید محاسبه کرد که آیا اجرای سیاستهای کنترل جمعیت و ایجاد رفاه کامل برای مقطعی از عمر جوامع، به پیری و فرسودگی دایمی یا دراز مدت آنها ترجیح دارد یا خیر؟ زمانی که سیاستهای کاهش جمعیت اعمال میشود، رفتارهای زادآوری افراد تغییر میکند و عادتهای نوین جایگزین میشود، دیگر جوان کردن جامعه به سهولت ممکن نیست.
افزایش جمعیت جوان کشورهای اسلامی مسأله عمدهای است که از سوی قدرتهای استعماری به عنوان یک خطر تلقی شده است. «ساموئل هانتینگتون» در بخشی از مصاحبه خود درباره تمدن اسلام و چین و چالش آنها با تمدن غرب، با اشاره به نقش روزافزون مسلمانان گفت:
تمدن اسلام تمدنی است که چالش آن تا حدودی متفاوت از دیگر چالشهاست. چرا که این تمدن اساساً ریشه در نوعی پویایی جمعیت دارد. رشد بالای زاد و ولد که در اکثر کشورهای اسلامى، شاهد آن هستیم این چالش را متفاوت کرده است. امروزه بیش از 20 درصد جمعیت جهان اسلام را جوانان 15 تا 25 ساله تشکیل دادهاند». تحلیلگران غربی هراسناک، جمعیت جوان کشورهای اسلامی را تحلیل میکنند. در شرایط فعلی موازنه جمعیت جوان و تحصیلکرده جهان، به نفع کشورهای اسلامی رقم میخورد. از سوی دیگر همین جمعیت جوان و آگاه است که انرژی خود را صرف دفاع و حمایت از کشور و نوامیس خود و باطل ساختن توطئههای قدرتهای استکباری میکند. به همین دلیل این جمعیت، خطر بزرگی بر سر راه اهداف آنها محسوب میشود. (Winckler, 2002, 379–418)
افزایش جمعیت مسلمانان در درون کشورهای غربی نیز نگرانی دیگر قدرتهای بزرگ است. رشد منفی جمعیت نژاد اروپایی و زاد ولد زیاد مسلمانان، میتواند در بسیاری از مناسبات سیاسى، اجتماعى و اقتصادى کشورهای مزبور اثر بگذارد. از موضعگیریهایی که در مقابل جمعیت مسلمانان میشود، به دست میآید که جمعیت، یک فاکتور مهم در اقتدار سیاسی است. این مسأله در موارد دیگر هم صادق است. امروزه کشور چین با جمعیت فراوانش یک تهدید جدی برای قدرتهای بزرگ به حساب میآید. البته روشن است که جمعیت به کمک عوامل دیگری چون پویایی اقتصاد، اصرار بر حفظ ارزشهای ملى، دینی و سنتی با اتکا بر فرهنگ و اجتماعى غنی، چنان تأثیری را بر جای خواهد گذاشت.
« هانری ژان» جمعیتشناس مینویسد:
«از لحاظ اقتصادى افزایش یا کاهش جمعیت میتواند هم دورههای رونق و هم دورههای رکود نامناسب را به دنبال داشته باشد؛ زیرا عوامل دیگری غیر از جمعیت نیز دخالت مینمایند.» (گي روشه، ١٣٨٧، ص ٤٣)
نکته مهم دیگر در بحث کنترل جمعیت و تنظیم خانواده آگاهی از رویکرد دینی در این باره است. حکومت دینی نمیتوانند در طراحی موضوعات اجتماعى، اقتصادى و خانوادگی نسبت به اولویتهای دینی بیتفاوت باشد. اگرچه احراز نظریه قاطع دینی درباره کنترل جمعیت، به عنوان یک پدیده اجتماعى، چندان راحت نیست؛ اما آگاهی دولتمردان از آنچه در متون مربوطه آمده، یک ضرورت است. در آیات و روایات زیادی موضوعاتی طرح شده که هر کدام به نوعی با مسأله کنترل جمعیت نفیاً و اثباتاً مرتبط هستند.
الف ـ اولین مسأله ، ازدواج است. در آیات قرآنی و روایات، تشویق فراوانی به ازدواج و خروج از تجرد شده است. (صدوق، ١٣٦٢، ص 157) بدیهی است که یکی از نتایج ازدواج در اغلب موارد تولید و احیاناً تکثیر نسل است. در برخی روایات توصیه به ازدواج به هدف تکثیر نسل، صورت گرفته است.(حر عاملی، ص 3)
ب ـ آیات و روایاتی وجود دارد که فزونی جمعیت مسلمانان را یک معیار مهم هم در دنیا و هم در آخرت قرار داده است. فرزندان در دنیا زینت، مایهی استعانت (اصول کافی، ص 2)، امداد و، قدرت و مایه غلبه مومنان و در آخرت مایهی مباهات پیامبر اسلام(ص) (حرّ عاملي، ص٣٣) معرفی شدهاند. برخی محققان از مجموع این روایات اصل اولی را استحباب تکثیر نسل دانستهاند.
ج ـ در روایات متعددی فرزندکشی امتناع از فرزنددار شدن به دلیل ترس از فقر مورد نکوهش قرار گرفته است.(كليني، ١٣٨٥، ص٢)
د ـ از سوی دیگر در آیات و روایات دیگری اوصافی برای فرزند و زادآوری وجود دارد که اگر وصف مشعر به علیت باشد یعنی تا حدی گویای علت حکم باشد میتواند ترجیح داشتن فرزند زیاد را قید بزند. برای مثال در روایتی که در بالا نیز مورد اشاره قرار گرفت علت تشویق به فرزندآوری تکثیر مومنان و لا اله الا الله گویان بود و یا فرزند به عنوان زینت یا باقیات صالحات معرفی شده است پس اگر در شرایطی و بنا به علل و عوامل فرهنگى، تربیتى، اقتصادى فرزند زیاد باعث کم توجهی والدین به تربیت دینی و انسانی فرزندان شود نمیتوان به صورت مطلق تکثیر نسل را ترجیح داد.
سیاستهای جمعیتی یا Population Policy اصطلاحی است در جمعیت شناسی با تعاریف مختلف که همگی این تعاریف اشاره دارند به مجموعه اصول و تدابیر و برنامههاي مشتمل بر اقدامات مؤثر بر رشد و ساختار و توزیع جمعیت یعنی تشریح چگونگـی و حدود فعالیت دولت در مسائل جمعیتـی بطور خلاصه به "کلیه اصول و قوانینـی که از سوی دولت در جهت هماهنگ سازی شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه در راستای دستیابی به توسعه پایدار تدوین ميگردد" سیاست جمعیتی اطلاق ميگردد.
نوع برنامهها و سیاستها برای تاثیرگذاری بر مسأله جمعیت در دورههاي مختلف تاریخی متفاوت میباشد. در گذشته که میزان مرگ و میر جمعیتها در حد بالایي بوده معمولا پیشنهادهای ارائه شده در مورد جمعیت موافق با افزایش زاد و ولد بوده مثلا در بعضی از طوایف تعداد زیاد جمعیت مردان نشانه قدرت آنها بوده است. در این خصوص، شعار امپراطوری روم عبارت بوده است از "مردان زیاد به معنای فتوحات بیشتر." در هر حال، پس از انقلاب صنعتی ماهیت چنین سیاستهایی تغییر میکند. امروزه دامنه اين سياستها بسيار وسيع و فراتر از مسائل خاص جمعيت بوده و بسياري از موازين اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي جامعه را در برميگيرد.
سیاستهای جمعیتی را میتوان به انواع مختلفی تقسیم نمود.
از نظر اجرا سیاستها را میتوان به شرح ذیل تقسیم نمود. یک، سیاستهای مستقیم: تاثیر سیاست بر عوامل جمعیتی بطور مستقیم است مثلا افزایش مهاجرت به داخل موجب افزایش جمعیت میشود. دو، سیاستهای غیر مستقیم: اجرای سیاست بطور غیر مستقیم بر عوامل جمعیتی تاثیر گذار است مثلا اگر تشویق خانوادهها برای کنترل زاد و ولد از طریق مستقیم صورت پذیر نباشد ممکن است دولت آن را از طریق افزایش میزان تحصیلات تحت تاثیر قرار دهد.
از لحاظ ماهیت سیاستها را میتوان چنین تعریف کرد. یک، سیاستهای کمی: کاهش زاد و ولد و کاهش مهاجرت به داخل تغییراتی را در تعداد عددی جمعیت بوجود ميآورد. سیاستهای کیفی: نظارت بهداشت و افزایش مهارتها باعث پیشرفت کیفی جمعیت میشود.
همچنین، سیاستهای جمعیتی را میتوان چنین طبقه بندی نمود. یک، سیاستهای صریح: سیاست بطور صریح بیان میشود. دو، سیاستهای ضمنی: مثلا اگر هدف سیاست گسترش تنظیم خانواده باشد دولت ممکن است به طور ضمنی هدف از آن را گسترش خدمات مربوط به بهداشت مادر و کودک اعلام کند.
از نظر حوزه تحت پوشش سیاستهای جمعیتی را میتوان به قرار زیر تقسیم نمود. یک، سیاستهای داخلی: که در داخل یک کشور صورت میگیرد. کشورها ممکن است علاوه بر سیاست ملی دارای سیاستهای محلی هم باشند. این امر بیشتر در کشورهایی که دارای نظامهای فدرال میباشند صورت میگیرد در این خصوص سیاستهای محلی ممکن است با سیاستهای ملی مطابقت نداشته باشد. دو، سیاستهای خارجی: کمکهاي خارجی از سوی کشورهای دیگر و یا از سوی سازمانهای بین المللی.
تا پیش از سال 1330، دولت سیاستگزاری جمعیتی مشخصی انجام نداده بود و تنها برخی انجمنهاي خیریه و مطبهاي خصوصی در زمینه تنظیم خانواده فعالیت ميکردند. اولین اقدامات در سال 1334 با تأسیس اداره بهداشت مـادران و کـودکان در وزارت بهداشت آغـاز شد. در همان سال انجمـن خیریه "راهنمای خانواده" با کمک صندوق بین المللی جمعیت، قرص اسپرم کش و کاندوم در اختیار برخی مراکز دولتی و غیردولتی قرار ميداد.
اولین بار در سال 1341 برنامههاي جمعیتی به طور جدی موردتوجه دولتمردان قرارگرفت. در سال 1343 سیاستهاي کنترل جمعیت موردتائید برخی مقامات روحانی واقع گردید و فتوائیه حاج شیخ بهاءالدین محلاتی بدین شرح صادر شد که "طرق مختلف جلوگیـری از حاملگـی از نظر شرعـی در صورت موقت بـودن و عدم عقیمی زن مانعی ندارد."
در اواخر 1345 با اعلام نظر کارشناسان شورای جمعیتی مستقر در امریکا، شورای عالی بهداشت و تنظیم خانواده و ستاد عالی هماهنگی با همکاری دستگاههاي دولتی تشکیل و حوزه معاونت وزارت بهداری برای اجرای این برنامهها درنظر گرفته شد و بدنبال آن از سال 1346 پس از صدور اعلامیه تهران به اجرا گذاشته شد. بدین ترتیب حدود 20٪ از زنان واجد شرایط تنظیم خانواده تحت پوشش این خدمات قرار گرفته و رشد جمعیت ایران که در دهه 45-1335 حدود 2/3 درصد بود، به میزان 6/2 درصد در فاصله سالهاي 1355-1345 رسید.
پس از انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عملاً برنامههاي تنظیم خانواده تعطیل شد. با توجه به کاهش مرگ و میر به دلیل توسعه شبکه ارائه خدمات بهداشتی و ارتقاء چشمگیر سطح بهداشت عمومی، مهاجرت اتباع کشورهای همسایه به ایران، واگذاری برخی امتیازات اجتماعی و رفاهی به خـانوادههاي پرجمعیت و از طرفی غفلـت از برنامههاي تنظیم خانواده رشد جمعیت در فواصل سالهاي 65-1355 به رقم 9/3 درصد رسید؛ یعنی رشد جمعیت ایران وارد مرحله "انفجار جمعیت" گردید.
تعدادي از سياستهاي جمعيتي که از دهه 70 تاکنون به طور هماهنگ و به وسيله وزارتخانهها و دستگاههاي مختلف در کشور ما پياده شده اند به شرح ذيل ميباشند:
· جواناني که قصد ازدواج دارند، پس از انجام آزمايشهاي لازم، موظف به شرکت در کلاسهاي تنظيم خانواده ميباشند.
· عمل وازکتومي به طور رايگان انجام ميشود، در حالي که بسياري عملهاي ساده تر از آن با قيمتهاي گزافي انجام ميشود.
· فرزند چهارم به بعد کوپن دريافت نمي کند.
پيشبيني جمعيت در طول برنامه اول توسعه بهشدت متأثر از افزايش مواليد و رشد جمعيت در دهه پس از انقلاب بود. دههاي كه در آن جمعيت كشور، ميزان باروري كل را در حد ميزان طبيعي و نرخ رشد 9/3 درصدي تجربه ميكرد. در اين شرايط بود كه لزوم اجراي سياستهاي كنترل مواليد بهشدت احساس ميشد و تلاشهاي بيوقفه صاحبنظران حوزه جمعيت در جهت گنجاندن سياستهاي كنترل مواليد و تنظيم خانواده در برنامههاي درازمدت توسعه براي نخستين مرتبه به بار نشست و صاحبنظران و سياستگذاران حوزه برنامهريزي به اين مهم تأكيد كردند. در حقيقت عامل ازدياد شديد جمعيت در برنامه اول توسعه به عنوان يك عامل منفي و نامطلوب تلقي ميشد كه عاملي بازدارنده در راه توسعه كشور بود و سياستهاي كنترل مواليد در اين برنامه پاسخي به اين تلقي بهشمار ميآمد اما در چنين شرايطي كمتر كسي تصور ميكرد كه نرخ رشد جمعيت كشور با چنين سرعتی كاهش يابد و تصور جمعيتشناسان بر اين بود كه رشد جمعيت كشور در افق درازمدتتري كاهش پیدا کند. از اينرو، در مبحث تحولات آتي جمعيت در برنامه اول توسعه آمده است: «بررسيهاي جمعيت شناختي بر اين واقعيت تأكيد دارند كه چنانچه روند كنوني افزايش طبيعي جمعيت تداوم يابد، حتي با وجود تغييري كه در الگوي استقرار جمعيت و بهويژه افزايش شهرنشيني صورت خواهد گرفت، تا سال 1390 جمعيت ايران به مرز 107 ميليون نفر خواهد رسيد و بر اثر آن، الگوي كاربردي منابع و امكانات توليدي كشور بيرويهتر و ميزان محروميتها و عدم تعادلهاي اساسي شديدتر خواهد شد. خاصه آنكه از فرآيند رشد طبيعي بالاي جمعيت، بيش از همه، خانوارهاي وابسته به قشرهاي كمدرآمد، نواحي و مناطق محروم و بخشهاي سنتي اقتصادي لطمه خواهند ديد. (لايحه برنامه اول توسعه اقتصادي، 1368)
براساس لايحه برنامه اول، جمعيت سال 1372 (سال آخر برنامه اول توسعه) 61684 هزار نفر پيشبيني شده است اما عملکرد تعداد جمعيت براساس جمعيت اصلاح شده 59640 هزار نفر و براساس سرشماري 57488 هزار نفر بوده که براساس اين، جمعيت پيشبيني شده به ترتيب 2044 و 4196 هزار نفر بيشتر از عملکرد برنامه براساس جمعيت اصلاح شده و سرشماري شده، بوده است. با توجه به اينكه روند كاهش رشد جمعيت در برنامه اول توسعه بسيار كند در نظر گرفته شده، اين مسأله باعث شده است كه با گذشت زمان تفاوت بين پيشبيني و عملكرد برنامه به شدت افزايش يابد و براساس سرشماري به بيش از چهار ميليون نفر در سال پاياني برنامه اول برسد اما بايد خاطرنشان كرد كه به دليل احتمال كمشماري در سرشماري سال 1375 و آمارگيري جاري جمعيت در سال 1370 رقم واقعي تفاوت بايد كمتر از اين عدد باشد و در واقع رقم واقعي تفاوت پيشبيني و عملكرد بايد رقم به دست آمده از جمعيت اصلاح شده، باشد. در نهايت ملاحظه ميشود که تعداد جمعيت برآورد شده در طول برنامه اول بسيار بيشتر از عملکرد تعداد جمعيت بوده است و همانگونه که ذکر شد، پديده بيش برآورد پيشبيني جمعيت در اين سالها به دليل شرايط خاص جمعيتي و رشد شتابان جمعيت در آن دوره بوده است. (لايحه برنامه اول توسعه اقتصادي، 1368)
در مقدمه مدلهاي كلان و الگوي پيشبيني تحولات جمعيتي مورد استفاده در تدوين برنامه دوم آمده است: «در جريان تدوين دومين برنامه توسعه اقتصادي كشور مطالعات وسيعي پيرامون كم و كيف دادههاي جمعيتي موجود در كشور صورت گرفت و براساس آنها نرمافزاري براي برآورد جمعيت و شاخصهاي حياتي طراحي شد. اين نرمافزار با استفاده از توزيع سني و جنسي جمعيت در دو سرشماري متوالي ميزانهاي حياتي را برآورد و سپس با استفاده از آنها جمعيت آتي كشور را پيشبيني ميكرد. در اين برنامه پس از برآورد جمعيت كل كشور، توزيع سني و جنسي جمعيت به تفكيك استانهاي كشور نيز برآورد شد. برآورد اخير بر مبناي نتايج استاني طرح جاري جمعيت و اصلاحات آن صورت گرفت. در اين برآورد، ابتدا سهم هر استان در جمعيت اصلاح شده هر گروه سني به دست آمد و سپس با اين فرض كه سهم هر استان در هرگروه سني تا آخر برنامه ثابت باشد، توزيع سني جمعيت استانهاي كشور نيز به دست آمد». (مستندات برنامه دوم توسعه اقتصادي، 1372)
در مباحث جمعيتي مرتبط با برنامه دوم پيشبيني شد که جمعيت کشور طي سالهاي1365 تا 1370 بهطور متوسط سالانه 95/2 درصد افزايش خواهد يافت که در مقايسه با دهه 1355 تا 1365 کاهش قابل ملاحظهاي نشان ميدهد. توقف مهاجرتهاي گذشته به داخل کشور و کاهش سريع در ميزان مواليد، دو عامل اساسي در کاهش نرخ رشد جمعيت کشور در اين دوره محسوب ميشوند.
همچنين پيشبيني شده است که در اواخر برنامه دوم به دليل ورود جمعيت زنان متولد دوره 1355 تا 1365 به سنين باروري و فرزند آوري، بهرغم کنترل مواليد، بار ديگر تعداد مواليد و نرخ رشد جمعيت افزايش يابد. در واقع در طول برنامه دوم به سرعت به تعداد زنان واقع در سنين باروري افزوده خواهد شد. در طول اين برنامه تعداد زنان واقع در سن باروري بهطور متوسط سالانه4/3 درصد افزايش خواهد يافت. رشد سريع زنان واقع در سن باروري نشان ميداد که در آينده سياستهاي کنترل مواليد بايد با دقت و جديت پيگيري شود.
پيشبيني جمعيت برنامه دوم متأثر از رشد شتابان جمعيت در سالهاي قبل از برنامه بوده و اين امر منجر به اضافه برآورد در پيشبيني جمعيت شده و فروض به كار رفته در باروري بسيار بالاتر از واقعيت، در نظر گرفته شده و اين امر منجر به اضافه پيشبيني جمعيت گروه سني 4-0 ساله در سال 1372 و با شدت بيشتري در سال 1377 شده است. البته عملكرد جمعيت براساس سرشماري متأثر از كمشماري جمعيت در سالهاي 1370 و 1375 نيز بوده است. در سال 1377، به دلايلي كه عنوان شد، اضافه برآورد در گروه سني 9-5 ساله نيز مشاهده ميشود. از ساير تناقضهاي موجود ميتوان به برآورد پايين جمعيت در گروههاي سني 14-10 ساله، 59-55 ساله، 64-60 ساله و ... به شرح جدول شماره 4 در سال 1372 و يك گروه سني بالاتر در سال 1377 به شرح جدول شماره 5 اشاره كرد.
سياستهاي کنترل مواليد برنامههاي قبل به نوع ديگري در برنامه سوم توسعه نيز پيگيري شده و تأکيد بر خانواده کوچک، آموزش جمعيت و تنظيم خانواده و برنامههاي دسترسي به روشها و وسايل پيشگيري دليلي بر اين مدعاست. (مستندات برنامه سوم توسعه اقتصادي، 1377)
تعداد جمعيت پيشبيني شده در سال اول برنامه (سال 1379)، 63860 هزار نفر بوده است در حالي که عملکرد جمعيت براساس جمعيت اصلاح شده، 66048 هزار نفر و براساس سرشماري 64032 هزار نفر بوده است. تفاوت پيشبيني و عملکرد جمعيت در اين سال براساس جمعيت اصلاح شده 2186 هزار نفر و براساس سرشماري 170 هزار نفر بوده است. در نهايت در سال 1383 (سال پاياني برنامه سوم)، جمعيت پيشبيني شده 68166 هزار نفر بوده است، حال اينکه عملکرد جمعيت براساس جمعيت اصلاح شده 69176 هزار نفر و براساس سرشماري 68272 هزار نفر بوده است. بنابراين جمعيت پيشبيني شده 1010 هزار نفر کمتر از جمعيت اصلاح شده و 106 هزار نفر کمتر از جمعيت سرشماري شده است. (مستندات برنامه سوم توسعه اقتصادي، 1377)
جمعيت پيشبيني شده براي سال 1384 (سال اول برنامه چهارم) 68625 هزار نفر بوده و عملكرد جمعيت 70028 هزار نفر براساس جمعيت اصلاح شده و 69375 هزار نفر براساس سرشماري بوده، در نتيجه جمعيت پيشبيني شده 1403 هزار نفر براساس جمعيت اصلاح شده و 750 هزار نفر براساس سرشماري كمتر از عملكرد جمعيت است. جمعيت پيشبيني شده براي سال 1388 (آخرين سال برنامه چهارم) 72501 هزار نفر بوده است. براساس این، عملكرد جمعيت با توجه به جمعيت اصلاح شده 73541 هزار نفر و براساس سرشماري 73498 هزار نفر بوده در نتيجه جمعيت پيشبيني شده براساس جمعيت اصلاح شده 1040 هزار نفر و براساس سرشماري 997 هزار نفر كمتر از عملكرد جمعيت است.
با وجود چنين شرايطي، از آغاز دهه 90 ميلادي و دهه 70 شمسي برنامه تنظيم خانواده به طور هماهنگ در کل کشور پياده شد. براي آنکه تأثير اين برنامه بر روند رشد مواليد به خوبي درک و احساس شود، آمار نرخ مواليد از 1950 تاکنون در جدول ذيل آورده شده است. همانگونه که از جدول ذيل ميتوان استنتاج نمود متوسط نرخ مواليد پيش از 1990، 6.62 کودک براي هر زن بوده است، در حالي که پس از آن تاکنون به طور متوسط 3.06 کودک به ازاء هر زن شده است. (شيخي، ١٣٨٣، ص ١٥٣)
اهميت تولد يک ميليون انسان کمتر در سال هنگامي روشن ميشود که ابعاد تاريخي و تاريخچه کنترل جمعيت و چگونگي آغاز و شيوع آن در جهان مورد بررسي قرار گيرد.
در سال 1327، دولت آمريكا يك واحد آكادميك نخبه به نام دفتر تحقيق عمليات تأسيس نمود تا پايههاي تئوريك عمليات رواني در علوم اجتماعي را استخراج نمايد. اين دفتر توسط دانشگاه جانهاپكينز و طي قراردادي با ارتش آمريكا در بالتيمور مريلند پايه ريزي شد. بعدها مهارت و تخصصي كه در برنامه دفتر تحقيق عمليات ارتش آمريكا/دانشگاه جانهاپكينز ايجاد شده بود، به شكل استادانهاي در هم تافته و به مدرسه بهداشت و سلامت عمومي (حلم سرشت، ١٣٨٨، ص ٣٨)دانشگاه جان هاپكينز انتقال يافت كه رشته ارتباطات سلامت عمومي(كتابي، ١٣٨٨، ص ٥٥) را ايجاد نمود. همچنين مركز برنامههاي ارتباطات در سال 1988 توسط فيليس تيلسون پيوترو (شيخي، ١٣٨٣، ص ٣٦)به عنوان بخشي از دپارتمان پويايي جمعيت در مدرسه بهداشت و سلامت عمومي تأسيس گرديد، که هدف اصلي اين مركز كنترل جمعيت جهاني ميباشد. (نشریه چسیتا، شماره 761)
هدف جنگ تجاوزکارانه افزايش دسترسي و سيطره خود بر منابع است من جمله منابع مالي، تجاري، طبيعي و انساني ميباشد. استراتژي تجاوزگران براي رسيدن به اين هدف، آن است كه كنترل دشمن بر منابع را به حداقل برسانند؛ و اين امر را از طريق جنگ مستقيم و کشتن جنگجويان دشمن، كاهش مصرف آنها از اين منابع و اگر لازم باشد كاهش جمعيت دشمن محقق مينمايند. به عبارت ديگر يکي از استراتژيهاي نوين جنگ، کاهش و به عبارت دقيق تر کنترل جمعيت دشمن ميباشد. پروفسور ژاكلينكاسون (كتابي، ١٣٨٨، ص ٢٢٤) طي بررسي خود در كتاب جنگ عليه جمعيت ( نولان، 1386، ص ٤٤٦)، نشان ميدهد که كنترل جمعيت جهاني کاملاً منطبق بر پارامترهاي دكترين نظامي و يک جنگ تمام عيار است.
اين معنا هنگامي تقويت ميشود که بدانيم کنترل جمعيت جهاني يکي از پروژههاي شوراي امنيت ملي آمريکا بوده است. طي دهه هفتاد و در زمان هنري کسينجر مشاور امنيت ملي رييس جمهور وقت، پروژه مطالعاتي درباره تأثير روند رشد جمعيت جهاني بر امنيت ملي آمريکا انجام شد. اين پروژه که NSSM 200 نام گرفت[4]، روند فزاينده رشد جمعيت جهاني را برخلاف امنيت ملي آمريکا دانسته و با تشريح استراتژي آمريکا در مورد جمعيت جهاني، سياستها، راهکارها، چگونگي همکاري سازمانهاي بين المللي و روش ترغيب و اقناع رهبران کشورهاي مورد نظر براي کاهش روند رشد جمعيت را تبيين ميکند. (گردنر، ١٣٨٨، ص٣٠٩)
بر اساس اين پژوهش، جمعيت کشورهاي در حال توسعه و با منابع غني در صورتي که با همان ضريب رشد، افزايش يابد، موجبِ به شدت بالا رفتن خواستها و انتظارات عمومي در ميان مردم از جمله آموزش، اشتغال، بهداشت و مسکن ميشود که خود به ناپايداريهاي اجتماعي و سياسي در اين کشورها تبديل خواهد شد. اين ناپايداريها در کشورهاي داراي منابع غني تا اندازه زيادي منافع کشورهاي صنعتي همچون آمريکا و بهره آنها از اين منابع و سرمايه گذاري در کشورهاي فوق را به خطر خواهند انداخت. (گردنر، ١٣٨٨، ص ٣١٠)
همچنين بر اساس نتايج بدست آمده در اين تحقيق، فشار ايجاد شده براي تأمين نيازهاي اين جمعيت بالا، در آينده موجب ميشود که دولتها و حاکمان اين کشورها به دنبال افزايش قيمت نفت جهت تأمين نيازها و انتظارات رفاهي و معيشتي مردم خود باشند. و افزايش قيمت نفت تأثير بسيار منفي بر روي اقتصاد آمريکا خواهد داشت. (گردنر، ١٣٨٨، صص ٣٣و ١١٢و ١٢٥)
NSSM200 برنامهاي است كه براي دو دهه، بر جمعيتزدايي جهاني مسلط بوده است. هنوز جنبههاي روانشناختي و سياسي برنامه، كليه بخشهاي جوامع سرتاسرجهان، به ويژه بخشهاي حكومتي، رسانههاي گروهي و آكادميك، را تحت تاثير قرار ميدهد. گرچه فعاليتهاي كنترل جمعيت دولت آمريكا به شكل انفكاكناپذيري با آژانسهاي سازمان ملل پيوند خورده است، اما تأثير آن بر فرهنگ جهاني و تغييرات اجتماعي بسيار فراتر از فعاليتهاي سازمان ملل ميباشد. اين امر به دليل آنست كه سازمان ملل، به عنوان يك مجموعه جهاني، خود به ملتهاي ثروتمند و بودجهها و سرمايههايشان، متكي ميباشد و بر اعضاي خويش هيچ نيروي حقوقي الزامآور ندارد. به عبارت ديگر آمريكا داراي يك ردپاي ريشه دار متقاعد سازي و مداخله ژئوپلتيك ميباشد كه در درگيري جنگ سرد صيقل خورد. (NSSM 200, 1974)
به زبان NSSM200 مركز برنامههاي ارتباطات که در رأس نهادهاي تبليغات جمعيتي دانشگاه جان هاپکينز قرار دارد، در چهارچوب NSSM200 با آژانسهاي بينالمللي، بنيادها و سازمانهاي غيردولتي متعددي در ايالات متحده و خارج از آن، براي تبليغ و تشويق رفتار بهداشتي، كار ميكند. حاميان اصلي اين مرکز، USAID ،UNFPA، يونيسف، بانك جهاني، بنياد راكفلر، بنياد پاكارد، بنياد كاول، بنياد رفاه عمومي و ديگر بنيادهاي خصوصي و خيريهها ميباشند. (نشریه چسیتا، شماره 761) دو بخش اصلي و عمده مرکز، شامل خدمات ارتباطات جمعيتيPCS)) و برنامه اطلاعات جمعيتيPIP)) ميباشند. خدمات ارتباطات جمعيتي كمكهاي تكنيكي را به پنج منطقه جهاني، شامل دولتهاي تازه استقلاليافته (NIS)، خاور نزديك، آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين ارايه ميکند. در اين بخش، مرکز حمايتهاي آموزشي و مالي از همدستان خود در بيش از 65 كشور دنيا به عمل ميآورد تا آنها را در توسعه و ارزيابي برنامههاي موثر اطلاعات-آموزش-ارتباطات و انگيزشIEC/M)) جهت تشويق و تقويت برنامهريزي خانواده، بهداشت ضدبارداري و فعاليتهاي مشابه كمك نمايد. (نشریه چسیتا، شماره 761)
همانطور که مشاهده ميشود، فعاليتهاي متعدد دانشگاه جانهاپكينز در برنامه جمعيتي IEC/M به "تغيير دادن طرز تفكر و رفتار جنسي" همه جهانيان به سمت جمعيتزدايي از طريق كنترل زاد و ولد اختصاص يافته است. براي اجراي اين هدف در سر تا سر جهان، مركز برنامههاي ارتباطات طرحي به نام فعاليت ارتباطات مليNCC)) تهيه كرد كه در آن براي هر کشور، برنامه ويژه آن طراحي گرديده است. (نشریه چسیتا، شماره 761)
مبتنی بر دیدگاه استراتژیک، افزایش جمعیت نه تنها نگران کننده نیست، بلکه به صورت یک الزام اساسی توسعه و بویژه توسعه ایران مطرح خواهد شد. مطرحترین تئوری جمعیتی که در مباحث توسعه اقتصادی بیان میشود، توسط مالتوس مطرح شده که شاهبیت آن به این مسأله اشاره دارد که رشد جمعیت بر پایه تصاعد صعودی و افزایشی بوده، در حالی که رشد منابع غذایی بر پایه تصاعد عددی و حسابی و به آرامی صورت میگیرد. طبق برآورده مالتوس در برههای از زمان رشد جمعیت از رشد امکانات و منابع پیشی گرفته و لذا امکانات موجود پاسخگوی نیازهای جمعیت نخواهد بود. در نتیجه بحران جمعیتی و انسانی پدیدار خواهد شد.
توصیه مالتوس بر پذیرش جلوگیری از زاد و ولد به منظور به تعویق انداختن بحران و یا حذف بحران بود. البته این تئوری با ورود بازده فرایند به مقیاس و افزایش سطح تکنولوژی و در نتیجه افزایش بهرهوری از واحدهای ثابت موضوعیت خود را از دست داد. (حسيني، ١٣٨٣، ص ٨٩)
نگرانیهای موجود درخصوص عدم تکافوی منابع و امکانات طبیعی خدادادی در پاسخ به نیازهای جمعیتی دارای ریشه در مبانی معرفتشناختی علم اقتصاد مبتنی بر آموزههای لیبرال سرمایهداری میباشد.
در تعریف پایه علم اقتصاد تصریح میشود که علم اقتصاد عبارت است از علم تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود انسان. از منظر گزارههای ایدئولوژیک اسلامی و قرآنی، اساس این تعریف محل اشکال است، چرا که این تعریف دائماً مصرفگرایی انسان و نیازهای او را به هر قیمتی دامن میزند.
از منظر این دیدگاه، ساختار نیاز ما نیز کاملاً یکسان ذکر شده و لذا در جهت ارضای نیازهای انسان، طبیعت و منابع موجود بر آن قربانی مطامع نوع بشر شده و در ادامه، تئوریهای اقتصادی و از جمله بازار رقابت کامل در جهت عملیاتی نمودن این تعریف از اقتصاد پایهریزی شدهاند که اساس و نظام سرمایهداری را بر پایه مبحث داروینیسم شکل دادند.
بازنگری در مبانی هستیشناسی و معرفتشناختی علم اقتصاد که اباهیگری را به هر شکل آن در جهت تخصیص منابع شایسته میداند و بازگشت به سوی اقتصاد اسلامی مبتنی بر گزارههای قرآنی، با توجه به تفکیک انواع نیازها از همدیگر رویکرد جدید مثبت جمعیتی را مطرح خواهد نمود.
پدیده انفجار جمعیت، در اروپا نزدیک به حدود 100 سال رخ داده و پس از آن سیر زاد و ولد در اروپا، روند کاهشی به خود گرفته، به نحوی که نرخ رشد زاد و ولد کمتر از نرخ رشد مرگ و میر بوده و لذا در سالهای اخیر نرخ رشد جمعیت در کشورهای اروپایی رقمی نزدیک به صفر و یا حتی در برخی مواقع منفی بوده است. تحلیلهای موجود مراکز مطالعات استراتژیک غرب بیانگر آن است که اروپای آینده یک اروپای با ساختار جمعیتی پیر بوده و لذا از هماکنون سیاستهای افزایش جمعیتی را با انواع تدابیر جذاب در پیش گرفتهاند. لکن عکسالعمل مثبتی به این سیاستها از سوی اروپاییها نشان داده نشده است. (حسيني، ١٣٨٣، ص ١١٢)
طراحی سیاستهای مهاجرگیری از سوی این کشورها مؤید این نکته میباشد. از سوی دیگر تحلیلها نشان میدهد که جمعیت تولیدگر جهان در یک انتقال جمعیتی از اروپا به سمت آسیا و بویژه در کشور چین و هند سوق داده خواهد شد. این مسأله خود باعث دگرگونی در ساختار تئوریهای توسعه خواهد شد. پیشبینی شکلگیری غولهای جدید جهانی در عرصه اقتصاد از سه دهه آینده مؤید این نکته است. تحلیل نتایج سرشماریهای جمعیتی در 6 سرشماری صورت گرفته در تاریخ ایران از یک سو و همچنین کالبدشکافی هرم سنی جمعیت مبتنی بر آخرین سرشماری جمعیتی در سال 85 از منظر نگاه کوتاهمدت بیانگر آن است که گرچه قاعده هرم سنی جمعیتی هماکنون در سنین 30-20 سال بوده و لذا از این منظر پاسخگویی به نیازهای متنوع این طیف جمعیتی بزرگترین چالش اساسی کشور به شمار میرود، لکن سیاستهای کنترل جمعیتی که پس از دوران انفجار جمعیتی ایران در سالهای اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 رخ داده،موجب شده نرخ رشد جمعیت بشدت کاهش يابد.
تداوم این کاهش نرخ رشد جمعیت با توجه به اینکه این روند کاهشی تبدیل به یک ارزش و هنجار اجتماعی میشود، از منظر ملاحظات استراتژیک و آیندهشناختی بحران فراروی اروپا را در آینده برای ایران به ارمغان خواهد آورد. تحلیل شاخصهای ضریب جوانی، میانگین و میانه سنی جمعیت و... نشان از تداوم حرکت به سوی میانسالی و پیری جمعیت را در آینده برای ایران نوید میدهد. شایان توجه است که در تحلیل مناسبات جمعیتی با توجه به رویکرد سیستمی و با نگاه به روندهای جهانی و شواهد موجود ایران، میزان عکسالعمل مردم به قبول کاهش جمعیت به مراتب بیشتر از واکنش آنها به افزایش جمعیت است. تغییر روندهای تولیدی از اقتصاد مبتنی بر خانواده و کشاورزی به اقتصاد صنعتی و سپس مبتنی بر دانش و کاهش نقش انسان در فرایندهای تولیدی، مؤید این نکته است. (حسيني، ١٣٨٣، ص ٢٥٥)
از سوی دیگر وجود انواع جاذبههای مصنوعی و مشغولیات و تکنولوژیهای سرگرمکننده نیز به تدریج جایگزین انسان و مناسبات خانوادگی شده است. بر آیند این تحولات به همراه تداوم روند کنونی کاهش نرخ جمعیت و از سوی دیگر افزایش سن ازدواج و تحلیل به عدم فرزندآوری از سوی خانوادههای جدید، هرم سنی پیشبینی شده در 30 سال آینده را یک هرم پیر جمعیتی نشان میدهد. به صدا درآوردن این زنگ خطر از هماکنون توسط کارشناسان و ارکان عالی حکومت اقدام شایستهای است که در صورت توجه خانوادهها به آن، شاید بتوان نتایج آن را از سه دهه بعد شاهد بود.
بدون تردید این مسأله نافی توجه به نیازهای جمعیتی امروز ایران از منظر ملاحظات سیستمی و توجه به شاخصهای چندجانبه جمعیتی از جمله اشتغال، رفاه خانوارها، درآمد سرانه، ترکیب هزینههای خوراکی و غیرخوراکی و... نخواهد بود و این مسأله عزم جدی مسؤولان در تأمین نیازهای امروزی جمعیت را طلب خواهد کرد.
1. Bongaarts, John. 1994. “Population policy options in the developing world,” Science 263: 771–776.
2. Cassen, Robert and contributors. 1994. Population and Development: Old Debates, NewConclusions. Washington, DC: Overseas Development Council.
3. Casterline, John B. and Steven W. Sinding. 2000. “Unmet need for family planning in developing countries and implications for population policy,” Population and Development Review 26:691–723.
4. McIntosh, C. Alison and Jason L. Finkle. 1995. “The Cairo conference on population and development: A new paradigm?” Population and Development Review 21:223–260.
5. National Security Study Memorandum (NSSM 200), Implications of Worldwide Population Growth for U.S. Security and Overseas Interests (THE KISSINGER REPORT) December 10, 1974
6. Teitelbaum, Michael S. and Jay M. Winter. 1985. The Fear of Population Decline. San Diego: Academic Press.
7. Warwick, Donald P. 1982. Bitter Pills: Population Policies and Their Implementation in Eight Developing Countries. New York: Cambridge University Press.
8. Winckler, Edwin A. 2002. “Chinese reproductive policy at the turn of the millennium: Dynamic stability,” Population and Development Review 28: 379–418.
9. جهانفر، محمد. جمعیت و تنظیم خانواده. تهران، جهان فرهنگی، 1386.
10. حرّ عاملي، محمد بن الحسن. وسایل الشیعهالي تحصيل مسائل الشريعه، ج 14، قم، انتشارات مكتبه اميرالمومنين، 1413ق.
11. حسيني تهراني، سيد محمد حسين. رساله نکاحيه: کاهش جمعيت، ضربهاي سنگين بر پيکر مسلمين. تهران، حکمت، 1364.
12. حسيني، حاتم. درآمدي بر جمعيت شناسي اقتصادي – اجتماعي و تنظيم خانواده. همدان، دانشگاه بوعلي سينا، 1383.
13. حلم سرشت، پریوش. جمعيت و تنظیم خانواده. تهران، چهر، 1388.
14. زارع، بيژن. جمعيت شناسي اقتصادي و اجتماعي. تهران، سازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، 1384.
15. سالنامه آماري كشور، تهران، مركز آمار ايران، ١٣٨٧.
16. شیخی، محمدتقی. جمعیت و تنظیم خانواده. تهران، شرکت سهامی انتشار، 1383.
17. صدوق، خصال، تهران، انتشارات اسلاميه، ١٣٦٢.
18. عضدانلو، حمید. آشنایی با مفاهیم اساسی جامعهشناسی. تهران، نشر ني، 1388.
19. کتابی، احمد. درآمدی بر اندیشهها و نظریههای جمعیتشناسى. تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1388.
20. كليني، محمد بن یعقوب كُلِيني. اصول کافی، ج 6، حسن زاده، تهران، انتشارات قائم آل محمد(ص)، ١٣٨٥.
21. گردنر، ویلیام. جنگ علیه خانواده. معصومه محمدی، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان استان قم، 1388.
22. گی روشه. تغییرات اجتماعى. منصور وثوقى، تهران، نشر ني، 1387.
23. لايحه برنامه اول توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، انتشارات وزارت برنامه و بودجه(سابق)، سال1368.
24. مجلسي، محمدباقر. بحارالانوار الجامعه لدر اخبارالائمه الاطهار عليهم السلام، ج 72، تهران، انتشارت اميركبير، ١٣٥٧.
25. مستندات برنامه دوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، مدلهاي كلان و الگوي پيشبيني تحولات جمعيتي مورد استفاده در تدوين برنامه دوم، سازمان برنامه و بودجه(سابق)، سال1372.
26. مستندات برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، جلد سوم، روند گذشته، جاري و آيندهنگري ده ساله جمعيت ايران، سازمان برنامه و بودجه(سابق)، سال 1377.
27. نولان، پاتریک. لنسکی گرهارد. جامعههای انسانی. تهران، نشر ني، 1386.
[1]عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع)
[2]کارشناس ارشد اقتصاد و دستیار پژوهشی مرکز تحقیقات میان رشته ای علوم انسانی و اسلامی دانشگاه امام صادق (ع)
[3]. البته همانطور که اشاره شده دیدگاههای سیاسی ـ اقتصادى راجع به کنترل جمعیت سابقه طولانیتر برای تشکیل دولتهای سرمایه دارد لیکن اهمیت یافتن انباشت سرمایه و سود و پیدایش گسترده نظامهای سرمایهداری در معنای خاص آن که ملازم با صنعتی شدن اروپا و امریکا بود در این جهت تاثیر قابل توجهی داشت.
[4]National Security Study Memorandum
[s1]مقدمه هر مقاله علمی شامل:
1. طرح مساله
2. سوالهای فرعی ذیل سوال اصلی
3. پیشینه تحقیق(کارهای مشابه)
4. یافتههای تحقیق به صورت تکمیلی تر از چکیده
برخی انیمیشن های جغرافیایی را می توانید در این نشانی ها ببینید :
(توجه کنید که قبلا باید نرم افزار Flash Player را نصب کرده باشید.)
جدول تناوبی عناصر یا جدول مندلیف - چرخه آب - حركت موج - نسيم خشكي به دريا و دريا به خشكي - تبخير - تغييرات ماهيانه دماي كره زمين - چگونگي تغييرات فشار بارومتريك با شرايط هوا - نمايش اثر نيروي كوريوليس در سطح زمين - مدل سه سلولي گردش اتمسفر (الگوي وزش بادهاي كره زمين) - الگوي هدلي والگوي تغييرات ماهيانه فشار و بارش كره زمين (نمايش منطقه همگرايي بين حاره اي، مراكز عمده سيكلون وآنتي سيكلون و نواحي بارشي كره زمين) - نمايش گراف ارتباط بين لپس ريت آدياباتيك خشك با لپس ريت آدياباتيك اشباع |
انیمیش های های علوم جغرافیایی
برخورد شهاب سنگ با کره زمین سنگ های رسوبی کلستیک
سنگ های دگرگونی تغییر حالت سنگ ها
تعیین سن مطلق مقدمه ای بر فشرده شدن و دیاژنز رسوبات
سنگ های رسوبی شیمیایی و آلی آتشفشان ها و فعالیت آنها
ماگماتیسم و سنگ های آتشفشانی پر شدن سفره آب زیرزمینی
هیدروترمال(آب داغ) سایزموگراف(امواج لرزه ای)
فعالیت جبه و پلیت تکتونیک مقدمه ای بر کربنات ها
حرکت یخچال ها جریان رودخانه و بارهای آن
تشکیل مخروط افکنه در چاه آتشفشان1
این فایهای فلش با فرمت SWF بوده و در پروژه ها و پاورپونت های آموزشی مورد استفاده فراوان قرار می گیرند. دانلود نرم افزار Flash_Playerاینجاراکلیک نمایید.
انتقال آب از دریای خزر و خلیج فارس که به عنوان منابع غیرمتعارف تأمین آب شرب و صنعت در استانهای شمالی، فلات مرکزی و استانهای جنوبی در دستور کار قرار گرفته بود، در جنوب کشور در حال اجرا و در شمال کشور در فاز مطالعه است.
خواندن این مطلب برای من که خیلی جالب بود!برای شما چطور؟
نا بر گزارش انجمن بین المللی سفر های امن جاده ای عنوان خطرناک ترین جاده دنیا به جاده یونگاس در بولیوی آمریکای جنوبی تعلق می گیرد. اگر جاده های دیگر خطرناک به نظر می رسیدند، پا گذاردن در این جاده نوعی خودکشی محسوب می شود. این جاده دهه 1930 توسط زندانیان جنگ پاراگوئه ساخته شد. یونگاس با اسم مستعار "جاده مرگ" تنها مسیری است که از اعماق جنگل آمازون و رشته کوه های بلند آَندز و دره های عمیق آن می گذرد تا دو شهر لاپاز و کورویکو را به هم متصل کند. رانندگی در طول مسیر جاده یونگاس همانند رانندگی بر روی ترن هوایی است. در بعضی از نقاط ارتفاع جاده به 3600 متر از سطح دریا می رسد حال آنکه دره ای با عمق 2800 متر به فاصله چند سانتی متر از کنار جاده قرار دارد و کوچکترین خطا باعث سقوط به آن دره عمیق مرگبار می شود. تصاویر در فصول مختلف سال و از مکان های متفاوت این جاده تهیه شده است :
نرم افزار نقشه جهان Setrra برنامهای جغرافیایی، شامل ۷۰ تمرین مختلف است. به کمک آن میتوانید با مکان کشورهای مختلف، پایتخت، پرچم و شهرهای هر کشور در آسیا، اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، آفریقا و استرالیا آشنا شوید. این برنامه راه حل خوبی برای آموزش نقشه جهان به دانشآموزان است. در هر تمرین امتیاز هر کاربر ثبت میشود. این نرمافزار را میتوانید روی Windows 95, Windows NT, Windows 2000, Windows XP یا Windows Vista نصب کنید.
نمایش مکان های تهران و قابلیت اتصال و موقعیت یابی شما به وسیله GPS گوشی و بدون نیاز به اتصال به اینترنت از قابلیت های این نرم افزار به شمار میرود.
اکنون شما می توانید نقشه تهران به همراه مسیرهای اصلی و فرعی و حتی کوچه های داخل شهری را بر روی گوشی موبایل آندرویدی خود داشته باشید و بدون احتیاج به اینترنت و از طریق جی پی اس گوشی، مسیر خود را به درستی طی نمائید.
زندگی در شهر کوچک لانگیربینِ نروژ، کمی عجیب است. این شهر شمالی ترین شهر کره ی زمین است. در این سرزمین دمای هوا هیچوقت از شش درجه ی سانتیگراد بالاتر نمی رود و در زمستان هم سه ماه تاریکی انتظار مردم این شهر را می کشد. لانگیربین سرزمین خرس های قطبی است
– ورژن جدید این نرم افزار که توسط مرکز علوم و فضا ابداع شده است هم اکنون آماده ارائه لحظه به لحظه اخبار هواشناسی تمامی نقاط جهان از طریق کامپیوتر شماست. این نرم افزار جهت پیش بینی هوا در یک ساعت،یک هفته و یک ماه آینده ابداع شده است.این نرم افزار با استفاده از یک صدای بسیار دلنشین آخرین تغییرات آب و هوایی را برای شما شرح خواهد داد. این نرم افزار همچنین یک نقشه راه یابی دریای از سراسر نقاط جهان را به شما ارائه می کند. فضای متعادل این نرم افزار به شما اجازه می دهد که بیشترین اطلاعات را فقط با یک کلیک در کمترین زمان به دست آورید.
منحصربفردترین ویژگی این نرم افزار تهیه عکس از ناحیه ای است که شما خواهان فهمیدن آب و هوای آن می باشید. از جمله ویژگی های جانبی نیز می توان به پشتیبانی از تم و پوسته های مختلف اشاره کرد.
معاون وزیر دفاع و رئیس سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح گفت:غربی ها مناطق جغرافیایی را بر اساس موقعیت خودشان تعریف کرده اند .
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)منطقه آذربایجانشرقی، امیر سرتیپ 'محمدحسن نامی'عصر چهارشنبه در اختتامبه همایش جغرافیدانان جهان اسلام در تبریز افزود: یکی از نصف النهارهای زمین دقیقا از مرکز کعبه می گذرد و با توجه به وجود انحرافات مغناطیسی در نصف النهار گرینویچ می توان از نصف النهار مکه برای تعیین زمان بین المللی استفاده کرد.
وی گفت: به شعاع 284 کیلومتری مکه هیچ گسلی وجود ندارد و چهار رکن کعبه در چهار جهت اصلی زمین است.
وی اظهار داشت: زمان در دین اسلام اهیمت خاصی دارد و در آیات و روایات به این امر اشاره شده و مسلمانان نیز باید به این موضوع حساس باشند.
رئیس سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح گفت: کشورهای اسلامی باید جهت تحقق تعریف زمان بر اساس نصف النهار مبدا مکه با ما همکاری کنند.
نامی به اقدامات انجام گرفته برای نجات دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت:تحول جدیدی با انجام عملیات هیدروگرافی در دریاچه ارومیه قرار است انجتم شود که مجری آن شرکت آب منطقه ای ارومیه می باشد.
این نرم افزارها را همکاران عزیر ما در اداره کل هواشناسی اردبیل در وب ارائه نموده اند.جهت سهولت دسترسی دانشجویان و دبیران محترم برخی از موارد مهم آن به همراه لینک دانلود در زیر ارائه شده است:
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این سازمان پس از انتشار یک پژوهش جدید بر اساس 30 سال ثبت مجموعه دادههای سطح زمین و دادههای جدید پیشرفته ماهواره اعلام کرد: رشد گیاهی در عرض شمالی زمین بطور فزایندهای شبیه به عرض سبزتر جنوبی است.این تصاویر نشان میدهند که چگونه شرایط شدید نیمکره جنوبی در حال تغییر بوده و مناطق یخزده قدیمی قطب اکنون با رشد چمنهای سبز پرپشت و درختان همراه شدهاند.یک تیم بینالمللی از دانشمندان دانشگاهی و سازمان ناسا، ارتباط میان تغییرات در دمای سطح و رشد گیاهی را از عرض 45 درجه شمالی به اقیانوس قطب بررسی کردند.